۱۳۹۴ مهر ۸, چهارشنبه

خروج زندان قزلحصار تا پایان سال جاری از کرج به گفته استاندار البرز

حسین مرادی
 سید حمید طهایی با اعلام این خبر اظهار کرد: “زندان های مستقر در البرز یکی از دغدغه های جدی در حوزه آسیب های اجتماعی به شمار می رود به همین منظور تا پایان سال جاری شاهد انتقال زندان قزلحصار از مرکز شهر کرج خواهیم بود”.
موافقت اجمالی شورای امنیت ملی با جابه جایی زندان ها از البرز
به گفته استاندار البرز خروج زندان ها از بافت مسکونی شهری با موافقت اجمالی شورای عالی امنیت ملی همراه شده است .
طهایی در ادامه از موافقت اجمالی شورای امنیت ملی با جابه جایی زندان های استان خبرداد و گفت: “ندامتگاه قزلحصار تا پایان سال جاری از البرز کوچ می کند”.
طهایی در ادامه به وضعیت سرانه های بهداشتی درمانی در استان تازه تاسیس البرز اشاره کرد و گفت: “با موافقت محمدباقر نوبخت معاون رییس جمهوری و رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، اعتبارات توسعه این بخش در استان با ۱۰۰ درصد تخصیص، به ۳۳ میلیارد تومان افزایش پیدا کرد”.
وی افزود: “به این ترتیب تا نیمه اول سال آینده ۱۰۰۰ تخت بیمارستانی به تخت های استان البرز اضافه خواهد شد”.
در حال حاضر چهار ندامتگاه بزرگ کشور در استان البرز مستقر است.

zendan-ghezelhesar2

۱۳۹۴ مهر ۷, سه‌شنبه

نیمه تمام ماندن انتقال پیمان عارفی به مسجدسلیمان و بازگشت به اوین

حسین مرادی
 بازگرداندن پیمان (امیررضا) عارفی از زندان اوین به زندان مسجد سلیمان به علت بیماری شدید گوارشی و حال وخیم وی نیمه تمام ماند و در نیمه راه به تهران برگردانده شد و تحت نظر پزشک زندان اوین قرار گرفت.
گفته میشود که این زندانی سیاسی جهت ادامه دوران زندان خود به زندان اوین منتقل شده بود. هنوز از دلایل بازگرداندن وی به زندان مسجد سلیمان اطلاعی در دست نیست.
ناهید رحمانی و زیبا صادق‌زاده مادر و همسر پیمان (امیر رضا) عارفی، زندانی سیاسی که در ان وقت در زندان مسجد سلیمان محبوس بود، در راه بازگشت از ملاقات در تاریخ ۲۶ آذر ماه ۱۳۹۲ بر اثر یک سانحه رانندگی جان خود را از دست دادند.
پیمان عارفی اردی‌بهشت ماه سال ۸۸ بازداشت شد و در دادگاه به اتهام هواداری از «انجمن پادشاهی» مورد محاکمه قرار گرفته و ابتدا به اعدام و سپس در دادگاه تجدید نظر به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
این زندانی سیاسی به همراه پسر دایی خود آرش رحمانی که در اواخر سال ۸۸ اعدام شد، در حالی که پیش از انتخابات جنجالی سال ۸۸ بازداشت شده بود در دادگاه دستجمعی دستگیرشدگان بعد از انتخابات، به عنوان یکی از معترضان انتخاباتی که در صدد انجام اقدامات مسلحانه علیه حکومت بوده مورد محاکمه قرار گرفت.
زیبا صادق‌زاده که خود به همراه پیمان عارفی بازداشت شده بود نیز مدتی در بند ۲۰۹ زندان اوین تحت بازجویی قرار داشته است، پیمان عارفی پیش‌تر در نامه‌ای از زندان اعلام داشت برای رهایی همسرش بر علیه خود اعتراف کرده است.

 Peyman Arefi

محرومیتهای فراقانونى برای حمید خوش سیر در زندان اوین

حسین مرادی
 حمید خوش سیر، از متهمان کمپین امام نقی به دلیل امتناع از حضور در صبحگاه به دلیل آلرژی نسبت به هوای پائیزی در بند هفت زندان اوین، ضمن از دست دادن تخت محل استراحت خود از سالن محل نگه داری نیز ممنوع تردد شد.
مادر حمید خوش سیر در مصاحبه با خبرگزاری هرانا ضمن تائید این خبر و ذکر این مسئله که در صورت بیماری به فرزندش در زندان دارو نمی دهند، از حضور فرزندش در کنار زندانیانی که به گفته او به هیچ وجه با فرزند او همخوان نیستند و اتهامات سنگینی متوجه ایشان است انتقاد کرد.
مادر این زندانی بند هفت زندان اوین همچنین گفت: “من فرزندم را سالم به زندان فرستادم و میخواهم فرزندم سالم به من بازگردد.”
حمید خوش سیر، از متهمان کمپین امام نقی در شش بامداد سی خرداد ۱۳۹۲ در منزل پدری توسط نیروهای امنیتی به اتهام مشارکت در این کمپین و مسائل مربوط به آن دستگیر شد.
این زندانی پس از آن مدت بیش از ۴ ماه را در بند ۲۰۹ زندان اوین در بازداشت به سر برد و سرانجام به قید وثیقه تا تعیین تکلیف از زندان خارج شد. لازم به ذکر است که وی یک ماه از این مدت را در وضعیت انفرادی در این بند سپری کرده است.
سرانجام پرونده وی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی بررسی شد و حکم دو سال حبس تعزیری برای او صادر گشت. حکمی که به تائید دادگاه تجدیدنظر استان تهران نیز رسید.
حمید خوش سیر در تاریخ ۸ تیر ماه ۱۳۹۳ برای اجرای حکم دو ساله خود به زندان اوین رفت.

 zendan evin

۱۳۹۴ مهر ۶, دوشنبه

نود ماه زندان و دو سال تحقیقات مذهبی؛ حکم سهیل عربی صادر شد

حسین مرادی
 سهیل عربی، زندانی محکوم به اعدامی که چندی پیش حکم او نقض شد از سوی دیوان عالی کشور به ۹۰ ماه زندان و دو سال تحقیقات مذهبی برای اثبات پشیمانی خود و نجات از حکم اعدام پیشین محکوم شد.
بنا به همین گزارش مقرر شد سهیل عربی که جام جم آن لاین از او با عنوان “س ع” نام برده است، ضمن گذراندن هفت سال ونیم زندان، برای حذف مجازات اعدام و اثبات ندامت خود، باید ۱۳ جلد کتاب در حوزه دین شناسی، مذهب شناسی و رفع شبهات دینی بخواند. در مرحله دوم باید از هر کتاب ۵ تا ۱۰ صفحه خلاصه تهیه کند.
او همچنین در تماس با موسسه «در راه حق» و پژوهشکده امام خمینی باید پاسخ شبهات خود را بگیرد و پرسش و پاسخ ها را به صورت مکتوب به دادگاه ارائه کند.
او همچنین باید مقاله ای با موضوع دین یا مذهب شناسی تهیه و برای نوشتن آن به ۵ تا ۱۰ کتاب رجوع کند. او باید طی دو سال و هر سه ماه یک بار گزارش تحقیقات خود را به دادگاه ارائه کند تا پس از اثبات پشیمانی اش برای دادگاه و تغییر در رفتارش از مجازات اعدام نجات یابد.
سهیل عربی زندانی محکوم به اعدامی است که حکم او اوایل تیرماه از سوی شعبه ۳۴ دیوان عالی کشور نقض شد.
پیشتر، در پى نشر اکاذیب و نسبت هاى دروغ سه وبسایت خبرگزارى فارس ، جهان نیوز و دانا علیه سهیل عربى و شکایت وکلا، بازپرس پرونده براى یکى از سایت ها قرار تأمین صادر کرده بود.
گفتنی است این سایت ها با دروغ پردازی نسبت به اتهامات سهیل عربی و تکذیب اتهام سب النبی، اتهاماتی را به وی نسبت داده بودند که با اعتراض خانواده و وکلا و انتشار تصویر حکم دادگاه مشخص شد اتهام آقای سهیل عربی سب النبی است و این سایت ها اقدام به نشر اکاذیب علیه این شهروند زندانی کرده اند.
سهیل عربی بر مبنای مطالبی که در فیسبوک شخصی اش به اشتراک گذاشته بود به سب النبی(دشنام به پیامبر) متهم شده است و حکم اعدام وی آذر ماه سال گذشته به اتهام سب النبی در فضای مجازی در دیوان عالی کشور به تایید رسید و وی در خطر اجرای حکم اعدام قرار گرفت ولی تلاش وکلا برای اعاده دادرسی و ارجاع پرونده به دیوان عالی کشور، موثر واقع شد و با نقض حکم از سوی شعبه ۳۴، وی از زیر تیغ اعدام خارج شد.
حکم اعدام سهیل عربی درحالی صادر شده بود که هر‌گاه متهم به سب ادعا کند که اظهارات وی از روی اکراه -غفلت- سهو یا در حالت مستی یا غضب یا سبق لسان یا بدون توجه به معانی کلمات و یا نقل قول از دیگری بوده، سب النبی محسوب نمی‌شود.
این زندانی هم اینک در بند ۳۵۰ زندان اوین در انتظار نتیجه نهایی دادگاه مشغول تحمل زندان است.

 soheil arabi 2

انتقال نیما حسنی به بند جوانان زندان ارومیه

حسین مرادی
 نیما حسنی، از فعالان مدنی شهر ارومیه که روز گذشته پس از مراجعه به دادگاه انقلاب شهر ارومیه برای گذراندن دوران محکومیت خود بازداشت و روانه زندان این شهر شده بود، امروز به بند جوانان مستقر در همین زندان منتقل شد.
گفتنی است که این فعال مدنی به انتقال خود به بند جوانان معترض بوده و تقاضای انتقال به بند سیاسی این زندان را مطرح کرده است.
نیما حسنی در ۱۹ خرداد ماه ۱۳۹۳ و در آستانه تجمع ۲۰ خرداد مرتبط با دریاچه ارومیه به همراه بیست و یک تن دیگر بازداشت و پس از محاکمه در شعبه یک دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی چابک به اتهامات تبانی بر ضد امنیت داخلی و تبلیغ علیه نظام به شش ماه حبس تعزیری محکوم شد.
حکم نیما حسنی – متولد سال ۱۳۷۲ – در شعبه ۱۰ دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان غربی به ۱ ماه حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت تقلیل یافت.
لازم به ذکر است که نیما حسنی پیشتر نیز در ارتباط با فعالیت های مدنی هویت طلبانه بازداشت شده بود.

 nima hasani

۱۳۹۴ مهر ۴, شنبه

انتقال شهرام وحدتیان به بند هفت زندان اوین

حسین مرادی
 شهران وحدتیان، استاد زبان خارجه دانشگاه در شهر اهواز که از حدود شش ماه پیش توسط وزارت اطلاعات بازداشت شده بود به سالن ۱۲ بند هفت زندان اوین منتقل شد.
بنا بر همین گزارش پرونده آقای وحدتیان در ۲۹ شهریور سال جاری به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست صلواتی منتقل شده و با توجه به کمر درد مزمن ایشان، وضعیت پرونده این زندانی همچنان بلاتکلیف است.
لازم به ذکر است که شهرام وحدتیان در زمان بازداشت به مدت ۴۵ در سلول های انفرادی بند ۲۰۹ (بازداشتگاه وزارت اطلاعات مستقر در زندان اوین) تحت بازجویی و بازداشت به سر می برده است.

 bazdasht evin

۱۳۹۴ مهر ۳, جمعه

تبعید هادی اقبالی به زندان رجائی شهر

حسین مرادی
 زندانی سیاسی، هادی اقبالی که روز چهارشنبه، بیست و پنجم شهریور ماه جهت اجرای حکم محکومیت هشت سال و نیم خود بازداشت و روانه بند هشت زندان اوین شده بود، روز سه شنبه هفته جاری به زندان رجائی شهر کرج تبعید شد.
اتهامات هادی اقبالی اقدام علیه امنیت ملی،  توهین به رهبری و توهین به ریاست جمهوری وتبلیغ علیه نظام بوده و حکم او از سوی قاضی مقیسه، قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران صادر شده است.
این زندانی سیاسی پیشتر و در سال ۹۱ بازداشت و مدت ۱۰۱ روز را در بند دو الف سپاه در زندان اوین گذرانده و با قید وثیقه آزاد شده بود.

 Rajaee-Shahr

حمله به یک میهمانی و دستگیری ها در شیراز

حسین مرادی
 حوالی نیمه شب پنج شنبه گذشته ماموران سپاه پاسداران و بسیج به یک میهمانی جشن تولد در باغی در شیراز حمله کرده و ۲۳ نفر از حاضرین را بازداشت کردند.
بنا بر همین گزارش عده زیادی از دستگیرشدگان این میهمانی، فراجنسیتی (ترنس‌سکشوال) بودند که هنگام بازداشت توسط ماموران تحقیر و تمسخر شدند و تعدادی از آنها، مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتند.
همچنین گزارش‌های رسیده حاکی از این است که دستگیرشدگان چند ساعت در همان محل مورد بازجویی  نگه داشته شده و در ساعت ۴ صبح آنها را به بازداشتگاه وزارت اطلاعات  (گِل کوه) بردند. از تمامی روند بازداشت، بازجویی‌ها و افراد حاضر در محل فیلمبرداری شده است.
شبکه شش رنگ همچنین گزارش داده است که فحاشی و بدرفتاری با بازداشت‌شدگان و آزار و اذیت آنها در بازداشتگاه وزارت اطلاعات نیز ادامه داشته است.
عصر روز جمعه همگی آنها به سلول های تک نفره منتقل شده و بازجویی آنها آغاز شده است. عمده سوالات بازجویان درباره نوع پوشش و نسبت افراد با یکدیگر بوده است.
همگی بازداشت‌شدگان روز شنبه صبح به دادگاه منتقل شدند و برای همگی قرار کفالت صادر شده و همگی آنها در همان روز یا فردای آن، با این قرار، آزاد شدند. به بازداشت شدگان اتهام “شرکت در مجلس حرام” تفهیم شده است.
برخی از اخبار تایید نشده حاکی از آن است که مقام قضایی دستور مراجعه همگی کسانی را که با قرار کفالت آزاد شده اند به پزشکی قانونی برای انجام معاینه مقعدی صادر کرده‌است. این امرباعث نگرانی بازداشت شد‌گان نسبت به احتمال افزودن اتهام ارتباط با همجنس به این پرونده شده است.

 ghazaei shiraz

۱۳۹۴ مهر ۲, پنجشنبه

بازداشت یک فعال مدنی دیگر در اندیمشک

حسین مرادی
 عزت الله جعفری، فعال مدنی با گرایش ملی مذهبی در اندیمشک که بامداد چهارشنبه گذشته و در جریان هجوم هماهنگ مامورین امنیتی به منازل فعالین مدنی و کارگری در اندیمشک در خانه حضور نداشت و بازداشت نشد، با فشار نیروهای امنیتی خود را معرفی کرده و در حال حاضر در بازداشت به سر می برد.
بامداد چهارشنبه ۲۵ شهریورماه، نیروهای امنیتی با هجوم به منازل فعالان مدنی و کارگری شهر اندیمشک، شاپور رشنو دیگر فعال مدنی با گرایش ملی مذهبی و تعداد دیگری از فعالین مدنی و کارگری از جمله آقایان “علی محمد جهانگیری”، “امیر رحیم خانی” و مادرش و “علی نجاتی” از فعالان سندیکای کارگران هفت تپه را بازداشت کردند.
امیر رحیم خانی و مادر ایشان چند روز بعد آزاد شدند.
لازم به ذکر است که نهاد بازداشت کننده این فعالین اطلاعات سپاه اعلام شده و پرونده این افراد در اختیار شعبه سه بازپرسی شهر اندیمشک قرار دارد.
هنوز از انگیزه این بازداشت های گسترده و همزمان در اندیمشک خبری در دست نیست.

 bazdasht

۱۳۹۴ مهر ۱, چهارشنبه

بیانیه کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری در مورد آزار و اذیت فعالین کارگری و صنفی در ایران

حسین مرادی
 کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری طی بیانیه ای مراتب اعتراض خود نسبت به وضعیت دشوار فعالان کارگری و صنفی در ایران را اعلام کرده است، متن کامل این بیانیه را در ادامه بخوانید:
مورد: ” اعتراض به ادامه اذیت و آزارفعالین کارگری در ایران ”
آیت الله سید علی خامنه ای
کنفدراسیون بین المللی اتحادیه کارگران “آ تی یو سی” بشدت نگران بدتر شدن وضعیت اتحادیه های کارگری و حقوق انسانی بنیادین در جمهوری اسلامی ایران است.این سرکوبها بویژه منجر به مرگ شاهرخ زمانی در زندان گوهردشت “رجایی شهر” شد.
ما دلایلی قوی داریم که باورکنیم این شدت سرکوبها علیه اتحادیه ها به منظور ترسان اتحادیه های مستقل کارگری است تا آنها را بعد از توافق هسته ای با ۱+۵ تسلیم ومنفعل کند.با توجه به این ،جنبش اتحادیه های کارگری بین المللی مصمم حمایت  از کارگران ایرانی و تقاضاهای مشروع آنها برای حقوق وآزادی انجمن آنها بدون ترس از دستگیری و آزار و اذیت می باشد.
در عین حال ، می نویسم برای شما تا  دستور دهید همه فعالین و رهبران اتحادیه های کارگری بازداشت شده را آزاد کنند. هم زمان،من احساس می کنم که مجبورهستم به اطلاع شما برسانم که به نظرمی رسد این حملات تازه توسط مقامات ایران علیه فعالین مشروع اتحادیه های مستقل کارگران ایران است، من هیچ گزینه دیگری جز تسلیم شکایت رسمی علیه دولت شما به دادگاه صالحه سازمان بین المللی کار ندارم. در این شکی نیست که نتیجه برای کشور شما از نطر حقوق انسانی و حق اتحادیه کارگری در برابر چشم جامعه بین المللی وجه اش بیشتر خراب خواهد شد.
۱- مرگ ناگهانی شاهرخ زمانی در زندان
” ITUC ” زمانی که شنید ناگهان شاهرخ زمانی یکی از اعضای هیئت موسس سندیکای کارگران نقاش تهران و عضو کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری در ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۵ در زندان گوهردشت در کرج درگذشت، شوکه شد. گزارش شده که مرگ او ناگهانی و گزارشهای مقدماتی نشان می دهد که علت سکته بوده است. مدارک اصلی نشان می دهد که شاهرخ زمانی در اصل در جون ۲۰۱۱ به جرم گسترش تبلیغ علیه رژیم و ایجاد گروه های سوسیالیستی و بخطر انداختن امنیت ملی به یازده سال زندان محکوم شده بود.
در زمان زندان حقوق انسانی او نقض شد، از لحاظ جسمی و روانی مورد آزارو اذیت قرارگرفت و درخواست ملاقات و دارو او نیز رد شد، او خبر ازدواج و مرگ مادرش را در زندان شنید ولی به او مرخصی حتی برای مدت کوتاهی برای شرکت در آن مراسمها به وی داده نشد.
زمانی چندین بار به مدت طولانی به منظور اعتراض به دستگیری و امکانات بسیار کم زندان دست به اعتصاب زد، او به زندانهای متعددی فرستاده شد، ملاقات حضوری و تماس تلفنی اش نیز ممنوع شد، ” ITUC “خواهان تحقیق کامل دلایلی که منجر به مرگ او می باشد است.
۲- سرکوب “محکومیت” جدید محمود صالحی
” ITUC ” همچنین شدیدا از ادامه حکم علیه محمود صالحی عضو کمیته انجمن صنفی کارگران نانوا شهر سقز “استان کردستان” ناراحت می باشد.
کانون مدافعان حقوق کارگر “WRDA” گزارش داده که در ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۵ صالحی به ۹ سال زندان محکوم شده است.
صالحی در۲۸ آپریل ۲۰۱۵ قبل از جشن اول ماه مه در شهر سقز دستگیر شد و پس از ۳۳ روزبا وضعیت جسمی بسیار بدی توسط سازمان اطلاعات سنندج در ۳۰ می آزاد شد.
شما همچنین می دانید آی تی یو سی و قبل از آن آسی اف تی یو که یکی از نهادهای موسس آی تی یوسی است از ماه می ۲۰۰۴ از نزدیک مورد محمود صالحی را دنبال می کند، صالحی بارها علیه دستگیری و شرایط درمانش در بازداشت دست به اعتصاب زده است.
حقیقت باقی مانده، بهرحال موضوع محمود صالحی خیلی روشن وثابت است ،سرکوب شدید وسیستماتیک وی توسط مقامات قضایی کشورتان ادامه دارد.
شما قطعامی دانید که او قبلا دفعات بی شماری دستگیر وسالهای زیادی را در نتیجه فعالیتهای صنفی مشروع خود و سازماندهی تظاهرات اول ماه مه و سازماندهی کردن کارگران در زندان گذرانده است.
در میان دیگر مناسبتها ، او در سال ۱۹۸۶(برای سه سال)، ۱۹۹۵ -۱۹۹۹ (۷۵ روز)، ۲۰۰۰(۱۰ ماه ) بعد از آن او از حق شرکت در اداره سندیکا محروم شد، در ۲۰۰۱(برای چنین روز) و پس از آن او شغلش را از دست داد، قبل و بعد از دستگیری در اول ماه می ۲۰۰۴ و در سال ۲۰۰۷ به مدت یک سال برای سازماندهی اول ماه مه ۲۰۰۴ در شهر سقز زندانی بود.
۳- دستگیری یکی از اعضای سندیکای کارگران کارخانه نیشکر هفت تپه
۱۵ سپتامبر سازمان اطلاعات به محل اقامت علی نجاتی کارگر بازنشسته هفت تپه و رئیس سابق سندیکا حمله کرده و او را بازداشت کرده و وسایل شخصی اومانند کامپیوتر ونوشته هایش مصادره شده.
او مشکل قلبی دارد وطی روز باید دارو مصرف کند. در اکتبر ۲۰۰۸ کارگران هفت تپه  نمایندگان خود را انتخاب کردند و سندیکای کارگران هفت تپه را با موفقیت شکل دادند.
نجاتی یکی از ۵ نماینده کارگران است کسی که در دسامبر ۲۰۰۸ دستگیر شد و ایشان برای به خطر انداختن امنیت ملی و تبلیغات بر علیه نظام محکوم شد. د ر۱۷ فوریه دادگاه برای آنها حکم صادر شد. یکی از اعضایی هیئت اجرایی رحیم بیشک و۶ نفر دیگر از آنها از۲۲ فوریه تا ۳ مارس ۲۰۰۹ دستگیر و بازداشت شدند و همه متعاقبا با گذاشتن وثیقه در ۷ مارس آزاد شدند.
علی نجاتی و چهارنفر دیگرکه تلاش کرده بودند با اتهامات مشابه در ۱۷ و ۲۳ فوریه محکوم شدند.در ۲۸ فوریه همان سال خانه علی نجاتی توسط ماموران وزارت اطلاعات مورد حمله قرارگرفت و اموال اتحادیه مصادره شد،از زمانی که دستگیر شدهیچ کس از اعضای خانواده اش قادر به تماس و ملاقات با او نبود وکسی از محل نگهداری او خبر نداشت.
۴- دستگیری اعضا و رهبران انجمن های مستقل معلمان
در ۱۶ آپریل ۲۰۱۵ معلمان در ۳۷ شهردر سراسر کشور تجمع کردند و  برای بیان خواسته های شان دست به تظاهرات سکوت زدند.اعتراضات این معلمان، کسانی که حقوق پراختی شان زیر خط فقردر ایران است،گسترده بود.
۲۰ آپریل بعد از اعتراض هزاران معلم نسبت به شرایط شغلی شان، علیرضا هاشمی یکی از رهبران سازمان معلمان بازداشت و روانه اوین برای گذراندن ۵ سال محکومیت صادر شده در سال ۲۰۱۳ شد. اسماعیل عبدی دبیرکل انجمن صنفی معلمان ایران ( ITTA )از ۲۷ ژوئن بازداشت ودر زندان اوین در تهران می باشد.
جرم او سازماندهی و شرکت درگردهمایی غیرقانونی اعلام شده ، ایشان برای فعالیتهای اتحادیه صنفی مشروع خود در زندان می باشد.
اسماعیل عبدی در ۲۷ ژوئن پس از مراجعه به اداره دادستانی زندان اوین برای جویای شدن از علت جلوگیری سفر ایشان به ارمنستان مورد بازجویی قرار گرفت در رابطه با سفرش به ارمنستان برای درخواست ویزا برای شرکت درهفتمین کنگره آموزش بین المللی در اوتاوای کانادا در جولای ۲۰۱۵.
اسماعیل عبدی به بخش ۲A زندان اوین منتقل شد جایی که بوسیله اطلاعات سپاه پاسداران ایران اداره می شود. ۱۷ روز بدون دسترسی به وکیل و عدم اطلاع خانواده مورد بازجویی قرار گرفت. بنظر می رسد مقامات ایران حق دسترسی اسماعیل عبدی به وکیلش را بر اساس قانون جدید جنایی که تا تمام شدن مراحل بازپرسی است مسئله ای که محدود می کند.
۲۲ جولای بیش از ۲۰۰۰ معلم بیرون از مجلس در حالی که پلاکارد داشتند جمع شده بودند و شعارمی دادند «معلمان دستگیر شده را آزادکنید»  نزدیک ۲۰۰ نفر از این معلمان تجمع کننده بیرون مجلس در تهران به جرم درخواست آزادی همکارانش از زندان دستگیر شدند.
۳۱ اگوست مهدی بهلولی ومحمدرضا نیک نژاد از اعضای انجمن صنفی معلمان ایران “ITTA” با حمله نیروهای اطلاعات به منازلشان دستگیرو وسایل شخصی شان مصادره شدو علی حسین پناهی در شهر سنندج دستگیر شد.
معلم رسول بداقی درحالی که شش سال محکومیتش را گذرانده است در زندان به سه سال دیگر محکوم شده است، بداغی یکی از اعضا هیئت مدیره انجمن صنفی معلمان می باشد. او در اول سپتامبر ۲۰۰۹ دستگیر شد و بالاخره بعد از ۱۰ ماه به اتهام اقدام علیه امنیت ملی متهم شد. در ۳ اگوست ۲۰۱۰ به ۶ سال زندان و ۵ سال ممنوعیت از فعالیت های فرهنگی و اجتماعی محکوم شد.
او از آزادی مشروط طی شش سال زندان وتبعید محروم شده است، او حتی اجازه حضور در مراسم تشیع جنازه مادرش رانداشته است.او ۵ سال محکومیت به “اتهام تبلیغ علیه دولت” و “نشراکاذیب وتبانی ومختل کردن امنیت ملی” را می گذراند.
از طرف ITUC و میلیونها کارگر عضو آن که من نمایندگی آنها را در جهان بعهده دارم از شما آقای سید علی خامنه ای فورا می خواهم تا مداخله نمایید از طریقمراجعه ذی صلاح برای.
انجام یک تحقیق و بررسی مستقل در باره مرگ شاهرخ زمانی، آزادی فوری وبی قید شرط و لغو کلیه اتهامات بر علیه اسماعیل عبدی،رسول بداغی،علی نجاتی، مهدی بهلولی،علی حسین پناهی و محمدرضا نیک نژاد وهمه دیگر فعالان اتحادیه ای دستگیر شده در کشور.به سرکوب کارگران و اتحادیه ای های صنفی پایان دهید و به آزادی انجمن و داشتن حق انجمن های صنفی طبق مقاوله نامه های سازمان جهانی کار وکنوانسیونهای ۸۷ و۹۸ احترام بگذارید.
تا وقتیکه حکومت شما سرپیچی می کند از حق شناخته شده تشکل صنفی بین المللی و دیگر حقوق بنیادین کارگری و دیگر وظایفی که بعنوان عضوی از سازمان جهانی کار بعهده شما است ، تشکلات و نهادهای کارگری جهانی هیچ چاره ای ندارند جز ادامه کمپینهای علنی  بر علیه این وضعیت غیرقابل قبول.
ارادتمند شما
دبیر کل کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری “ITUC”

 ituc

بیانیه جمعی از کنشگران سیاسی و مدنی

حسین مرادی
 دهها کنشگر سیاسی و مدنی ایران با انتشار بیانیه ای موج جدید برخورد با فعالان مدنی و صدور محکومیت های طویل المدت برای آنان را محکوم کرده و خواستار تجدید نظر حکومت ایران در این رویه شدند.
امضاکنندگان همچنین وضعیت زندانیانی که برخلاف معاهدات حقوق بشری و قوانین داخلی بصورت بلند مدت بلاتکلیف در زندان نگهداری میشوند را نیز مورد توجه قرار داده و خواستار رسیدگی به وضعیت این زندانیان شدند، متن کامل این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار هرانا قرار گرفته است در پی می آید:
فشار بر فعالان مدنی را متوقف کنید
بیانیه جمعی از کنشگران سیاسی و مدنی ایرانی
بازداشت فعالان مدنی و کنشگران سیاسی و صدور احکام سنگین زندان در دوسال گذشته علی رغم وعده های دولت یازدهم ادامه داشته و همچنان قربانی میگیرد.
تعدادی از این بازداشت شدگان، باوجود پایان یافتن بازجویی‌ها و حتی بعضا علیرغم صدور قرار وثیقه و تامین شدن آن، همچنان در بازداشت موقت به سر می‌برند.  در تازه‌ترین مورد در خصوص صدور احکام حبس‌های طویل المدت، «آرش صادقی»، «گلرخ ابراهیمی ایرایی»، «بهنام موسیوند» و «نوید کامران» در مجموع به تحمل ۲۴ سال حبس محکوم شدند.
محکوم شدن “آتنا دائمی” به ۱۴ سال، “آتنا فرقدانی” به ۱۲ سال و ۹ ماه، “امید علی‌شناس” به ۱۰ سال، “آسو رستمی” به ۷ سال و “علی نوری” به ۷ سال زندان از جمله دیگر احکام سنگین صادر شده برای فعالین مدنی در سال جاری هستند.  در کنار محکومیت های بلند مدت تعدادی از زندانیان مدنی نیز همچنان بصورت بلاتکلیف در انتظار رسیدگی به پرونده به سر می برند، در این رابطه باید به سعید شیرزاد اشاره کرد، آقای شیرزاد که در زمینه حقوق کودکان فعالیت داشت اکنون در پانزدهمین ماه بازداشت خود بصورت بلاتکلیف و در زندان رجایی شهر کرج بسر می برد.
همچنین امیر امیرقلی، فعال سابق دانشجویی نیز هشت ماه پس از بازداشت، در وضعیت بلاتکلیفی در زندان اوین به سر می‌برد، او نیز چون آقای شیرزاد با عدم برگزاری دادگاه و همچنین تمدید قرار بازداشت روبروست.
امضا کنندگان این نامه، ضمن ابراز نگرانی عمیق خود نسبت به موج جدید صدور احکام سنگین و حبس‌های طویل المدت برای فعالان مدنی و کنشگران سیاسی، روند بازداشت، بازجویی و دادرسی غیر شفاف و ناعادلانه برای این شهروندان را غیرقابل پذیرش دانسته و همچنین بدینوسیله اعتراض خویش را از بلاتکلیفی و نگهداری طولانی مدت متهمین در بازداشت موقت ابراز می‌دارند.
امضا کنندگان این نامه از قوه قضائیه می‌خواهند تا بر اساس موازین دادرسی و اصل حقوق متهم، رسیدگی به پرونده متهمان بازداشتی را مورد تسریع قرار داده و همچنین در احکامی که برای آرش صادقی، گلرخ ابراهیمی ایرایی، بهنام موسیوند، نوید کامران، امید علی‌شناس، آسو رستمی، علی نوری، آتنا فرقدانی و آتنا دائمی صادر شده است تجدید نظر کرده و موجبات برخورداری آنان را از دادگاههای علنی و منصفانه بر اساس قوانین داخلی و اسناد حقوق بشری فراهم سازد.
اسامی امضاکنندگان به ترتیب حروف الفبا
۱- آرش بینش پژوه – مستند ساز، فعال حقوق جامعه ال جی بی تی
۲- افشین نریمان – خبرنگار
۳- امید آریا – فعال مدنى
۴- امید امیدوار
۵- امیر بیگلری – پژوهشگر
۶- امیر یاری – وبلاگ نویس
۷- ایرج باقرزاده – فعال ملی و مذهبی
۸- ایمان نیکی نژاد
۹- دکتر آرام حسامی
۱۰- مهندس آرش چوپانی
۱۱- آرش مهتاوند – فعال حقوق بشر
۱۲- آزاده اشری
۱۳- دکتر آویده مطمن فر
۱۴- بابک اجلالی – فعال حقوق بشر
۱۵- بهروز جاوید تهرانی – فعال حقوق بشر
۱۶- بهروز عرب زاده – نویسنده، شاعر، فعال سیاسی
۱۷- بهروز  ستوده – نویسنده و فعال حقوق بشر
۱۸- بهزاد مهرانی – فعال سیاسی
۱۹- بهکام موسوى بختیارى – فعال فرهنگى
۲۰- بهنام روغنی – فعال حقوق بشر
۲۱- بیژن افتخاری – کنشگر سیاسی
۲۲- پترا پلوتز
۲۳- پرستو فاطمی – کنشگر حقوق بشر
۲۴- پروین کهزادی – فعال مدنی
۲۵- پیروز محبی – فعال سیاسی
۲۶- پیمان سلاحی – فعال سیاسی و حقوق بشر
۲۷- جمشید بابایی – فعال سیاسی
۲۸- تورج حسین پور – مدرس دانشگاه
۲۹- حامد خلج – حامد خلج فعال حقوق بشر وبلاگ نویس
۳۰- حامد ابراهیمی نژاد
۳۱- حسن دلیریان – فعال حقوق بشر
۳۲- دکتر حسین باقرزاده – فعال حقوق بشر
۳۳- حمید کوثری – فعال مدنی
۳۴- حمیدرضا ظریفی نیا – روزنامه‌نگار
۳۵- راضیه (پری) نشاط
۳۶- رحیم باجغلى
۳۷- رحیم همتی – فعال سیاسی
۳۸- رضا قراشی – استاد اقتصاد سیاسی
۳۹- روح الله میرزاخانی – فعال سیاسی
۴۰- زهرا لطفی – فعال حقوق بشر
۴۱- ساسان شهبازی
۴۲- سپیده نوید – وبلاگ نویس
۴۳- سحر رضازاده – فعال سابق دانشجویی
۴۴- سحر صالحی – فعال حقوق بشر
۴۵- سعید اوحدى – برنامه ساز رادیو فرهنگ
۴۶- سهلا باور – فعال حقوق بشر
۴۷- ﺳﻮﺳﻦ ﺷﻬﺒﺎﺯی – ﻓﻌﺎﻝ ﻛﺎﺭﮔﺮی
۴۸- سیاوش بهمن – فعال حقوق بشر
۴۹- سیاوش خرمگاه – فعال حقوق بشر
۵۰- سیمین روزگرد – فعال حقوق بشر
۵۱- سهیل اکبرپور نرانی – فعال حقوق بشر
۵۲- سهیل جهانفر – فعال سیاسی
۵۳- شاپور رشنو – فعال مدنی
۵۴- شاری فرامرزی
۵۵- شهلا بهاردوست
۵۶- عاطفه نوید – فعال حقوق زنان
۵۷- علی تقی پور – فعال سابق دانشجویی
۵۸- علی افشاری – فعال سیاسی
۵۹- علی عجمی – روزنامه نگار
۶۰- علی فتوتی – فعال مدنی
۶۱- علی کلائی – فعال حقوق بشر
۶۲- علی اصغر رمضانپور – روزنامه نگار
۶۳- علی اکبر موسوی – پژوهشگر دانشگاه
۶۴- علیرضا کیانی – فعال سیاسی
۶۵- عیسی بازیار
۶۶- غلامرضا غلامحسینی
۶۷- فاطمه رضایی – فعال حقوق بشر
۶۸- فتحیه زرکش یزدی – فعال حقوق بشر
۶۹- فرامرز رفیعی – جامعه شناس
۷۰- فرشته ناجى حبیب زاده – فعال حقوق بشر
۷۱- فرناز کمالی – فعال مدنی
۷۲- فرهاد نوری – سردبیر سایت مجذوبان نور و فعال حقوق دراویش گنابادی
۷۳- فریبا راد – فعال سیاسی
۷۴- فرید اشکان – فعال مدنی
۷۵- فرید شکربیگی
۷۶- فیروزه فولادى
۷۷- فیه اسدی – هنرمند
۷۸- کیوان رفیعى – فعال حقوق بشر
۷۹- کاوه طاهری – فعال حقوق بشر
۸۰- کوروش پارسا – فعال حقوق بشر و سیاسی
۸۱- لیلا صحت – دانشجو
۸۲- مجید نیکنام – فعال مدنى
۸۳- مجید شیدایی – وبلاگ نویس
۸۴- محترم مؤمنی – استاد روانشناسی در دانشگاه
۸۵- محسن نژاد – فعال حقوق بشر
۸۶- محمد اسماعیل زاده
۸۷- محمد بهبودی
۸۸- محمد سادات – وبلاگ نویس
۸۹- محمد مهدی گودرزی – وبلاگ نویس
۹۰- مرتضی اسماعیل پور – فعال حقوق بشر
۹۱- مرتضی سامان پور – وبلاگ نویس
۹۲- مرسده محسنی
۹۳- مریم ضیاء – فعال حقوق بشر
۹۴- مریم موذن زاده – فعال حقوق بشر
۹۵- مصطفی رحمانی – فعال حقوق بشر
۹۶- منصور معادل – استاد جامعه شناسی
۹۷- منصور اسالو – سندیکالیست وفعال کارگری وحقوق بشری
۹۸- مهدی امینى – فعال سیاسى
۹۹- مهدی میرقادری – فعال سیاسی
۱۰۰- مهدی عربشاهی – دبیر سابق دفتر تحکیم وحدت
۱۰۱- مهران براتى – کارشناس روابط بین الملل
۱۰۲- مهران میرفخرائی – فعال مدنی
۱۰۳- مهرداد احسانی پور – فعال سیاسی
۱۰۴- مهین زندی
۱۰۵- موسی زاهد – فعال حقوق بشر
۱۰۶- مونی کاشف – فعال کارگری
۱۰۷- میترا فتحیانپور – فعال مدنى
۱۰۸- میثاق پارسا – استاد جامعه شناسی، کالج دارتموث
۱۰۹- مینا سیگل
۱۱۰- نادر هاشمی – استاد دانشگاه
۱۱۱- نازی جواهریان
۱۱۲- ناصح سعیدی – فعال حقوق بشر
۱۱۳- ناهید فرهاد – فعال حقوق بشر
۱۱۴- نعیمه کفش دوز – فعال مدنی
۱۱۵- نوشین ارشادی – فعال مدنی
۱۱۶- نیره توحیدی – فعال مدنی و خقوق بشر
۱۱۷- وحید تهرانی
۱۱۸- یاسمین بهرامی
۱۱۹- هومن بالایاری – فعال سیاسی
۱۲۰- یوحنا نجدی – روزنامه نگار و فعال سیاسی

 faalane-madani

۱۳۹۴ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

واله زمانی بازداشت شد

حسین مرادی
  ساعت ۱۱ دیشب در حالی که واله زمانی قصد رساندن پنج نفر از فعالین کارگری را به منازل شان داشت بین راه نیروهای امنیتی به بهانه رویت مدارک ماشین سد راه آنان شدند و سپس با رسیدن سه ماشین از نیروهای انتظامی به محل، همانجا در خیابان همه آنان را مورد بازجوئی در مورد علت حضورشان در منزل واله زمانی قرار دادند و پس از نیم ساعت بازجوئی و صحبت در خیابان راه را برای ادامه مسیر آنان باز کردند.
بنا بر گزارشهای رسیده، مامورین امنیتی پس از بازگشت واله زمانی به سمت منزلش بار دیگر سر راه وی را گرفته و او را بازداشت کردند.
تا لحظه تنظیم این خبر از محل نگهداری واله زمانی خبری در دست نیست.
واله زمانی پسر عمو و پسر خاله شاهرخ زمانی است که به لحاظ عاطفی وابستگی خاصی به شاهرخ داشت و ۵ فعال کارگری دیشب به عیادت وی و خانواه اش رفته بودند.

 bazdasht

۱۳۹۴ شهریور ۳۰, دوشنبه

اعتصاب غذای اسماعیل برزگری در اوین

حسین مرادی
  اسماعیل برزگری از زندانیان بند هفت زندان اوین در اعتراض به عدم اجرای رای دادگاه تجدیدنظر از ۱۸  شهریور دست به اعتصاب غذا زده است.
این زندانی بند هفت زندان اوین در دادگاه تجدیدنظر از اتهام جاسوسی تبرئه و حکم ۷ سال حبس او به دو سال و نیم تقلیل پیدا کرده است. با توجه به این حکم و گذراندن بیش از چهار سال از آغاز تحمل حبس اسماعیل برزگری، این زندانی سیاسی می بایستی آزاد شود.
اسماعیل برزگری دندان‌پزشک و موزیسین آذربایجانی در اردیبهشت ماه ۱۳۹۰ در تبریز بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شدند و پس از هفت ماه نگهداری در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ از دی ماه ۱۳۹۰ به بند ۳۵۰ منتقل شد.
برزگری که در وضعیت فعلی در بند هفت زندان اوین در بازداشت به سر می برد پیشتر به اتهام جاسوسی محکوم به هفت سال حبس تعزیری شده بود که پس از تبرئه از این اتهام در دادگاه تجدیدنظر  حکم هفت ساله او به دو سال و نیم تقلیل پیدا کرد.

 esmaeil.barzegari

بی خبری از وضعیت شاپور رشنو و فعالان مدنی بازداشت شده در اندیمشک

حسین مرادی
 دادستانی اندیمشک روز شنبه اعلام کرده که پرونده افراد بازداشت شده در اختیار شعبه سه بازپرسی شهر اندیمشک قرار گرفته است.
همسر “شاپور رشنو” در گفتگو با خبرنگار هرانا در ارتباط با نحوه بازداشت شدن همسرش و دیگر فعالان مدنی اندیمشک گفت: “بامداد چهارشنبه ساعت یک و نیم صبح حدود پانزده تا بیست نفر به منزل ما ریختند و تا سه صبح در خانه ما بودند. تمام کسانی هم که آن شب بازداشت شدند به همین ترتیب و با همین تعداد نفر بطور همزمان به خانه هایشان هجوم آورده شده و بازداشت شدند.
تمام وسائل مانند کتاب، جزوات، کامپیوتر و گوشی تلفن های همراه تمام کسانی که در خانه بودند به مانند برادر، همسر و خواهر ایشان را برداشتند. خودشان هم می گفتند که سروصدا نکنید که آبرویتان در محل می رود.”
همسر این فعال مدنی زندانی همچنین با ذکر این مطلب که بازداشت کنندگان حکم بازداشت و بازرسی داشتند اعلام کرد که روز شنبه دادستانی شهر اندیمشک اعلام کرده است که پرونده افراد بازداشت شده در اختیار شعبه سه بازپرسی شهر اندیمشک است.
همسر شاپور رشنو همچنین در ارتباط با وضعیت همسرش و دیگر فعالان مدنی بازداشتی در اندیمشک گفت که “نمی گویند کدام زندان و کجا هستند. زیر بازجویی هستند و شاید تا یک ماه هم طول بکشد. ممنوع الملاقات هستند هیچ تماسی گرفته نشده و هیچ خبری از ایشان نیست.”
لازم به ذکر است که “مادر امیر رحیم خانی” که به همراه افراد دیگر بازداشت شده بود روز گذشته و با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
بامداد چهارشنبه ۲۵ شهریورماه، نیروهای امنیتی با هجوم به منازل فعالان مدنی و کارگری شهر اندیمشک، شاپور رشنو فعال مدنی با گرایشات ملی مذهبی و تعداد دیگری از فعالین مدنی و کارگری اندیمشک از جمله آقایان “علی محمد جهانگیری”، “امیر رحیم خانی” و مادرش و “علی نجاتی” از فعالان سندیکای کارگران هفت تپه را بازداشت کردند.
هنوز از انگیزه این بازداشت های گسترده و همزمان در اندیمشک خبری در دست نیست.

 shapour rashno

۱۳۹۴ شهریور ۲۷, جمعه

شاپور رشنو و تعدادی دیگر از فعالان مدنی بازداشت شدند

حسین مرادی
 به نقل از ملی ـ مذهبی، ساعت ۱ بامداد پنج شنبه ۲۶ شهریورماه ۸ مامور امنیتی که یکی از آنها خود را دادستان معرفی کرده با حکم تفتیش و بازداشت به منزل شاپور رشنو وارد شده و تا ساعت ۳ بامداد خانه را جستجو کرده و وسایل و کامپیوتر و موبایلها و غیره را جمع کرده و “شاپور رشنو” را هم با خود برده اند.
علاوه بر آقای رشنو تعداد دیگری از فعالین مدنی و کارگری اندیمشک از جمله آقایان “علی محمد جهانگیری”، “امیر رحیم خانی” و مادرشان و “علی نجاتی” از فعالان سندیکای کارگران هفت تپه نیز بازداشت شده اند.
هنوز از انگیزه این بازداشتهای گسترده در اندیمشک خبری در دست نیست.

 shapour rashno

۱۳۹۴ شهریور ۲۶, پنجشنبه

دیدار جمعی از معلمان ایران با خانواده رسول بداقی

حسین مرادی
  روز دوشنبه ۲۳ شهریور شماری از معلمان ایران با حضور در منزل معلم زندانی “رسول بداقی”، با خانواده ایشان دیدار نمودند. این دیدار در آستانه شروع سال تحصیلی و به منظور حمایت و اعلام همبستگی با خانواده معلمان دربند انجام گرفت.
در این دیدار ابتدا خانم علیزاده همسر معلم زندانی آخرین وضعیت او را تشریح کرد.
خانم علیزاده ضمن تشکر از پیگیری و حمایت معلمان گفتند که رسول بخاطر پرونده جدید هفته گذشته در دادگاه حاضر شده است و به اتفاق وکیل از خود دفاع کرده است و ما امیدواریم تا پیش از شروع سال تحصیلی با توجه به اتمام زمان حکم در ۱۳ مرداد، آقای بداقی از زندان آزاد شود.
خانم بداقی همچنین با تاکید بر بی اساس بودن پرونده جدید با توجه به فعالیت های صنفی رسول در گذشته بر این نکته تاکید کردند که آقای بداقی دغدغه اش مسئله صنفی معلمان و مسایل آموزشی بوده و هست من به عنوان مادر دو دانش آموز امروز وقتی به مدرسه دخترانم می روم با مشکلات و مسایلی روبرو می گردم که دغدغه رسول نیز بوده است و همین مسئله باعث شده است که من و دخترانم این سال های سخت را با امید به بهتر شدن شرایط تحمل نماییم در اصل ما از آقای بداقی و اهداف انسانی و صنفی اش برای بهتر شدن اوضاع و تحمل این سال ها انرژی می گیریم و الان هم به آزادی وی امیدوار هستیم چرا که ادامه بازداشت وی توجیهی ندارد.
ما در دیدار با وزیر هم بر این نکته تاکید کرده ایم.
معلمان حاضر نیز با تاکید بر حقوق قانونی و انسانی رسول بداقی و خانواده وی ضمن اظهار همبستگی و حمایت از معلمان زندانی، نسبت به ادامه بازداشت همکار خود اظهار نگرانی کردند و از صبر و استقامت همسران و فرزندان معلمان دربند تقدیر نمودند و تاکید کردند از انجایی که این فعالان بخاطر بهبود وضعیت معلمان و آموزش در زندان هستند وظیفه خود و سایر معلمان می دانند که به هر نحو ممکن پیگیر آزادی معلمان باشند.
در این دیدار شکیبا و ستایش دختران دوقلوی رسول بداقی، که در هنگام دستگیری رسول دو ساله بودند و امسال در پایه سوم ابتدایی ثبت نام کرده اند، نقاشی های زیبای خود را که برای نشان دادن به پدر خود طراحی کرده اند را به مهمانان نشان دادند و از سوی حاضران مورد تشویق قرار گرفتند.
لازم به ذکر است رسول بداقی در ۱۰ شهریور ۸۸ بازداشت شد و ۱۳ مرداد روزی بود که رسول با اتمام دوران محکومیت ۶ ساله باید آزاد می شد اما تاکنون در بند دو الف به صورت بازداشت موقت نگهداری می گردد.
بجز رسول بداقی هم اکنون مهدی بهلولی، محمدرضا نیک نژاد و محمود بهشتی، سه معلم بازداشتی در شهریور ماه در این بند امنیتی در بازداشت موقت به سر می برند.
همچنین  در انتظار تشکیل دادگاه و علی اکبر باغانی نایب رییس کانون صنفی معلمان در زندان رجایی شهر در حال طی کردن دوران محکومیت خود می باشند.

 rasoul badaghi

انتقال دو معلم زندانی به بند عمومی اوین

حسین مرادی
 مهدی بهلولی و محمدرضا نیک نژاد دو تن از معلمان زندانی، ساعتی پیش از بند امنیتی ۲الف سپاه پاسداران به بند ۸ عمومی زندان اوین منتقل شدند. مهدی بهلولی و محمدرضا نیک نژاد دو تن از معلمان زندانی که ۱۶ روز در بند ۲الف در سلول انفرادی بودند پس از پایان روند بازجویی ها، لحظاتی پیش به بند ۸ زندان اوین منتقل شدند.
لازم به ذکر است محمد رضا نیک نژاد، از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران و مهدی بهلولی از فعالان صنفی مستقل با حکم شعبه دو بازپرسی اوین در تاریخ ۹ شهریورماه توسط ماموران امنیتی در منزلشان بازداشت شده و هم اکنون در زندان اوین به سر می برند.
در طی روزهای اخیر علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش ابراز امیدواری کرد همکاران زندانی اش از آموزش و پرورش پیش از مهرماه آزاد شوند.

 bohloli niknezhad

اعدام در ملاء عام یک زندانی در اردستان

حسین مرادی
 حکم اعدام یک متهم به “قتل” صبح امروز در ملاء عام، در میدان دادگستری شهر اردستان اجرا شد.
دادستان اردستان گفت: “پس از تایید دادگاه کیفری استان اصفهان و دیوان عالی کشور، بامداد امروز پرونده “سعید زرگری” به اتهام “سرقت، آدم ربایی و قتل” “سید پارسا هاشمی” با اجرای حکم اعدام بسته شد.
کبیری گفت: “سعید زرگری درسال ۹۲ به علت اختلافات مالی با پدر مقتول، کودک هفت ساله وی را از مقابل منزل ربوده بود که با حبس وی در صندوق خودرو منجر به قتل وی شد”.
وی همچنین گفت: “پس از دو سال اجرای مراحل قضایی و رضایت ندادن خانواده، بامداد امروز متهم به “قتل” کودک هفت ساله در میدان دادگستری در ملاعام به دار آویخته شد”.

 edam

آتنا دائمی به بیمارستان اعزام شد

حسین مرادی
 روز دوشنبه این هفته آتنا دائمی، فعال مدنی محبوس جهت انجام برخی آزمایشات پزشکی به بیمارستان اعزام شد.روز دوشنبه بیست و سوم شهریور ماه آتنا دائمی، فعال مدنی زندانی  که مشکوک به ابتلا به بیماری MS است، جهت انجام برخی آزمایشات مرتبط با تشخیص بیماری به بیمارستان اعزام شد.
یک منبع مطلع در این ارتباط گفت که آتنا دائمی در هنگام انتقال به بیمارستان برای انجام آزمایشات تحت تدابیر سختگیرانه امنیتی بوده است.
گفتنی است که بنا به اعلام منابع هرانا، نتیجه آزمایش ام آر آی این فعال مدنی در بند، مشکوک به ابتلا به بیماری MS، تا هفته آتی به اطلاع خانواده او خواهد رسید.
دوشنبه هفته گذشته  اعزام به بیمارستان فعال مدنی زندانی، آتنا دائمی  به دلیل مشکلات اداری انجام نشد و به هفته جاری موکول شد.
پس از انتشار تصاویر مربوط به اعزام پیشین او به بیمارستان در رسانه ها، ادامه درمان این فعال مدنی متوقف شده بود و مسئولین امنیتی به او و خانواده اش اعلام کرده بودند که ” شما در “خط قرمز” هستید و به همین دلیل برای اعزام ایشان به بیرون نامه و اجازه ای نمی دهیم.”
لازم به ذکر است که آتنا دائمی بارها پس از این رویداد برای اعزام به بیمارستان درخواست کرده بود که هر بار مسئولین امنیتی با اشاره به انتشار تصاویر این فعال مدنی زندانی که با دستنبد به بیمارستان منتقل شده بود، از اعزام او امتناع کرده و او را در “خط قرمز” دانسته بودند.
آتنا دائمی ۲۷ ساله، بیست و نهم مهرماه سال ۹۳ بازداشت و ۵۷ روز در سلول انفرادی و تحت بازجویی بود، وی به دلیل فعالیت های مدنی مسالمت آمیز، به اتهام تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و اختفای ادله جرم، به ۱۴ سال زندان محکوم شد. این حکم برای تجدیدنظر به شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر ارسال شده و تا لحظه تنظیم این گزارش نتیجه ای سوی این دادگاه اعلام نشده است.
بنا به اعتقاد مشاورین حقوقی هرانا، دادنامه صادره علیه این فعال مدنی که تصاویر آن از سوی هرانا منتشر شد، حاوی اشتباهات فاحش حقوقی است که در صورت رسیدگی جدی و دقیق شانس تغییر حکم را در دادگاه تجدید نظر تا حد زیادی افزایش خواهد داد.

 atena daemi 1

مخالفت با مرخصی فاران حسامی

حسین مرادی
  دادستانی مستقر در زندان اوین همچنان با تقاضای مرخصی فاران حسامی، شهروند بهائی ممانعت به عمل می آورد. فاران حسامی، شهروند بهائی در بند زنان زندان اوین با عدم تائید دادستانی، مجوز مرخصی برای حضور در روز اول مدرسه فرزند خود را پیدا نکرد.
یک منبع مطلع در این ارتباط به خبرنگار هرانا گفت که دلیل این عدم مجوز، عدم گذشت ۴ ماه از آخرین مرخصی او بوده است. همین منبع در ادامه اشاره کرد که پیشتر این قانون شامل سه ماه از آخرین مرخصی می شد که بر اساس تغییرات جدید به ۴ ماه افزایش پیدا کرده است.
فاران حسامی شهروند زن بهایی که هنگام بازداشت فرزندش آرتین ۳ ساله بود، به همراه همسرش کامران رحیمیان به اتهام تدریس در دانشگاه آنلاین بهاییان به ۴ سال زندان محکوم شدند.
فاران حسامی هنگامی که در سال ۹۱ در حال پیگیری امور قضایی همسر زندانی خود در دادسرای مقدس اوین بود، جهت اجرای حکم بازداشت و روانه بند زنان زندان اوین شد.
کامران رحیمیان همسر فاران حسامی در بیست و شش مرداد ماه سال جاری با اتمام حبس ۴ ساله خود از زندان رجائی شهر آزاد شد.
مادر همسر فاران حسامی پیشتر و در مصاحبه با خبرنگار هرانا گفته بود: “هفته ای یک دفعه با فرزندشان به ملاقات می رویم. خودم پنج تا شش دقیقه بصورت کابینی صحبت می کنم و مشکلاتی که بچه دارد را سوال میکنم و ایشان به عنوان مادر پاسخ می دهد که من با این بچه چه باید بکنم. بعد هم در سالن پائین مادر و بچه با هم ملاقات حضوری دارند و من نگاه می کنم و از بودن این مادر و پسر باهم لذت می برم.”

 faran hesami

۱۳۹۴ شهریور ۲۵, چهارشنبه

حکایت بند زنان اوین از زبان کسی که برای ۲ سال از حق شهروندی محروم شده

حسین مرادی
 دو ماه پس از آزادی از زندان از محل کار خود اخراج و از سوی دادسرای انقلاب از حقوق شهروندی خود محروم شده است، ندا مستقیمی از حامیان مادران عزادار می گوید قاضی به او گفته است که شما تا ۲ سال از حق و حقوق یک شهروند ایرانی برخوردار نیستی.
 ندا مستقیمی که به ۳ سال زندان محکوم شده بود ۳۱ تیرماه از زندان ازاد شد او به اتفاق ۱۰ زندانی سیاسی دیگر به مناسبت عید فطر و با عفو رهبری آزاد شد اما حالا در حالی از حقوق شهروندی خود محروم شده که در حکم خود هیچ گونه محرومیتی نداشته است.
ندا مستقیمی درباره اخراج از سرکار و محرومیت اش توضیح می دهد: “از سر کارم برگه عدم سوء پیشینه خواسته بودند. رفتم دادگاه انقلاب و گفتند پرونده رفته دادسرای شهر ری. پرونده من و حکیمه شکری و آقای رمضانی رفته بود دادسرای شهرری. بماند که چقدر معطلی داشتیم آنجا و استعلام گرفتند و.. به هرحال برگه دادند و من رفتم دادسرای انقلاب. قاضی آنجا به من گفت خانم سواد داری؟ گفتم بله بفرمایید. کتابی باز کرد به بخش هایی از آن کتاب اشاره کرد و گفت شما تا ۲ سال از حق و حقوق یک شهروند ایرانی برخوردار نیستی. گفتم یعنی چی، اصلا برای چی، من بابت کارم آمده ام و برای کار من باید یک برگه به من بدهید. من کارمند رسمی بودم. گفت ما نمی توانیم به شما گواهی بدهیم و بر طبق این قانون تا ۲ سال شما از همه چیز محروم هستید. من خیلی ناراحت شدم گفتم یعنی چی، حضانت یک بچه ۹ ساله با من است و من باید خرج این بچه را دربیاورم. گفت اینها به ما هیچ ارتباطی ندارد و برو هرجوری می توانی خرجش را در بیاور و من براساس قانون به شما گفتم سواد هم داشتی و خواندی”.
او می افزاید: “تعجب من از این است که به من عفو خورده ام و این محرومیت دو ساله چی است، معمول است که زندانیانی که با عفو رهبری آزاد می شوند برگه گرفته و سر کارشان هم برمی گردند. من هیچ محرومیتی نداشتم و فقط حکم ۳ سال زندان داشتم. گفتم پی گیری می کنم قاضی گفت هیچ کار دیگری هم نمی توانی بکنی و قانون است. من خیلی عصبانی شدم گفتم این چه قانونی است، اگر عفو شده ام یعنی همه چیز تمام شده، محرومیت هم که نداشتم. گفتند نه. اما جایی هم پی گیری نکن قرار نیست هیچ اتفاق دیگری بیفتد و ما حرف اخر را زدیم”.
ندا مستقیمی کارمند رسمی تعاونی شماره یک ترمینال جنوب بوده و می گوید: “دیروز هم مرا از کار اخراج کردند گفتند چون برگه عدم سوء سابقه ندارید شما اخراج هستید. رفتم تسویه کردم و الان بیکار نشسته ام”.
او به اتفاق حکیمه شکری و مهدی رمضانی بر سر خاک امیرارشد تاجمیر، یکی از کشته شدگان عاشورای ۸۸ بازداشت شدند.
امیرارشد از کشته شدگان عاشورای ۸۸ بود. می گوید “سالروز تولد امیرارشد بود. اما آمدند و ما را دستگیر کردند و بردند بازجویی و بعد من و حکیمه و اقای رمضانی را بردند دادسرا و بعد دیگر حکم تفتیش خانه و حبس. یک ماه در بند ۲۰۹ بودم که با وثیقه صد میلیون تومانی آزاد شدم و بعد از چند ماه هم که قاضی مقیسه حکم ۳ سال زندان داد. من با وثیقه بیرون بودم. از اجرای احکام زندان هم که تماس گرفتند خودتان را معرفی کنید نرفتم. تازه سر کار رسمی شده بودم و بچه ام هم بود. نرفتم. خودشان گاهی پی گیری می کردند تا ۱۴ اردیبهشت که وثیقه گذار را خواستند و بعد آمدند از سر کارم مرا دستگیر کردند. زندان بودم تا عفو نصیبش شد و آزاد شدم”.
خانواده ندا مستقیمی بارها اعلام کرده بودند که تنها جرم دخترشان همدردی با مادرانی بوده که فرزندانشان کشته شده اند. او می گوید: “روز دادگاه آقای مقیسه به من گفت به شما چه ارتباطی داشته برای همدردی بروید؟ گفتم من یک زن هستم من مادر هستم. گفتم من به خاطر شرایط موجودی که برای زنان کشورمان است رفتم همدردی کردم. برای بچه ام رفتم که هیچ اینده ای ندارد با این وضعیت، بچه من یک دختر است و می شود مثل من، فرقی نمی کند.می گفتم برای همدردی رفتیم قاضی می نوشت و این حکم صادر شد. من هیچ جرمی مرتکب نشده بودم و همدردی جرم نیست”.
او می افزاید: “تا ما را گرفتند در جا اتهام جاسوسی زدند اما هیچ مستنداتی نداشتند. هیچ چیزی نداشتند. سر خاک یک هموطن برای همدردی با مادر و پدرش در هیچ جای دنیا جرم نیست. توی بازجویی ها مدام می گفتند دلیل ات چی بود، می گفتم دلیل خاصی نداشت. می گفتند نه اگر تک تک می رفتید هیچ مساله ای نداشت اما شما گروهی می رفتید که عکس بیندازید و.. برای من خیلی خنده دار بود. اتهام تبلیغ علیه نظام زدند و عضویت در گروه به قول آنها منافقین.برای من ساخته بودند که از خارج پول می گرفتی دوربین تهیه می کردی عکس می گرفتی می فرستادی، همه را جمع می کردی و در تظاهرات شرکت می کردی و.. هماهنگی می کردی که همه بروند و.. اما هیچ دلایل و مستندی نداشتند. بدون دلیل و مستند فقط همین طور می گفتند. من هیچ یک از اینها را قبول نداشتم هیچ کدام واقعیت نبود. برای همدردی رفته بودیم هیچ عکسی هم در کار نبود. من خودم قبول کردم و نوشتم که بله من برای همدردی رفتم”.
از ندا سوال می کنم فکر می کردی یک روزی به دلیل همدردی با مادران جانباختگان ابتدا زندانی و سپس از همه حقوق شهروندی ات محروم شوی، می گوید: “اگر بخواهیم شرایط مملکت خودمان را بگوییم بله فکر می کردم. اما اگر از نظر خودمان بخواهید نه، ما مرتکب هیچ جرمی نشدیم و هیچ کار خاصی نکردیم اما از نظر آقایان جرم بوده. سر خاک رفتن از نظرشان جرم بوده. من واقعا مانده ام یک همدردی کردن با مادران اینقدر برای اینها سنگین بود که بخواهند با زندگی کاری و با روح و روان ما بازی کنند؟ پیش خودشان فکر می کنند الان که به من ضربه زده اند، نه ضربه نتوانستند بزنند روزی من پیش خداست نه اینها. اما چند روز است دارم به این فکر می کنم که برچه مبنایی من ۲ سال محروم هستم. ۲ سال محرومیت من برای چی است، وقتی خیلی راحت قاضی به من می گوید برو هر کاری بکن خرج خودت و بچه ات را دربیاور. یعنی چی، این طرز جواب دادن قاضی مملکت ما است. من فقط از زور عصبانیت گفتم خاک توی سر تو و قانون ات بکنند و آمدم بیرون.الان واقعا نمی دانم چه باید بکنم. به چه کسی بروم بگویم، بابت این برگه یک بار مادر من رفته بود پیش آقای خدابخشی، گفت به ما ربطی ندارد. رفت پیش اقای نصیری او هم هیچ جوابی نداده بود. بعد به مادرم گفتند این پرونده به شما اصلا ربطی ندارد و به او توهین کرده بودند و گفته بودند خودش بیاید. من هم که رفتم آنطور شد. الان واقعا نمی دانم پیش چه کسی بروم، چه باید بکنم، در شوک هستم واقعا. رسما به من گفته اند تا ۲ سال شهروند حساب نمی شوی. دادیار اداره سنجش کیفری دادسرای عمومی و انقلاب تهران آقای علی اکبر انصاری، خیلی راحت می گفت برو خرجت را هر جور می خواهی دربیاور”.
ندا مستقیمی سرپرستی دختر ۹ ساله اش را برعهده دارد: “غزاله ۴ سالش بود که من رفتم زندان و جلوی او هم آمدند مرا بردند. چیزی متوجه نبود اما وقتی خواستند مرا ببرند پای مرا چسبید انگار حس کرد. هیچ وقت این صحنه نه از یاد من میرود نه از یاد بچه ام، غزاله مرا می کشید آنها مرا می کشیدند. پدرم زنده بود آن موقع، سرطان داشت. نشسته بود روی صندلی گریه میکرد. بازجو گفت مامانت را ول کن میخواهد برود برایت عروسک بخرد. غزاله ول کرد و نشست پشت نرده ها و مرا نگاه می کرد. خیلی ضربه خورد از نظر روحی”.
سال که من بیرون بودم هرموقع اینها زنگ می زدند می ترسید. هی می گفت مامان نروی، یک ماه هم که ملاقات ندادند با بچه و..
او با اشاره به محرومیت مادران زندانی از حقوق قانونی خود همچون مرخصی و تلفن می گوید: “زیر تختم من گریه می کردم و بچه ها دعا می کردند که خدایا بگذار این مادر بچه اش را ببیند. اینطور با روح و روان ما بازی می کردند. هنوز اسیب اش در بچه من مانده، من بابت این مساله هیچ وقت گذشت نمی کنم”.
ندا مستقیمی از وضعیت بند زنان می گوید “تلفن خیلی مهم است، پسر خانم شهریاری پایش را عمل کرده بود نمی توانست بیاید ملاقات و می خواست تلفن کند اما اجازه نمی دادند. این یعنی بدترین ضربه برای یک مادر. بهناز ذاکری، دخترش زایمان کرده بود و نمی دانید این مادر چه حس و حالی داشت و حتی یکبار هم اجازه تلفن ندادند. نرگس (رحمانی) را چی بگویم، همیشه حال و روزش جلوی چشمانم است. کافی بود چشم های این مادر را می دیدید همه چیز را حس می کردید. من هر شب می نشستم با نرگس گریه می کردم می گفتم دیگر طاقت ندارم می گفت خدا بزرگ است طاقت داشته باش. یا مادری بچه هایش خارج از کشور هستند احتیاج به تلفن دارد واقعا. به بازجویم می گویم تو خودت بچه داری. برو از خانمت بپرس بگو دو روز بچه ات را جدا کنند چه حس و حالی داری، آخر یک تلفن به کجا بر میخورد، فقط هفته ای ۲۰ دقیقه ملاقات کابینی است و تمام. آخر این چه وضعش است, اصلا بند زنان نسوان اوین شده بند گم شده ها، واقعا بند گمشده ها، هفته ای ۲۰ دقیقه کابینی آن هم با آن وضعیت”.
از ملاقات تا ملاقات بعدی هیچ خبری از هیچ کسی نداریم. از بیرون هیچ خبری نداریم مثلا امروز اگر بفهمم سرما خورده بچه تا هفته دیگر باید صبر کنم که بتوانم حالش را بپرسم و خبردار شوم از حالش. هرچه هم پی گیری کردیم برای تلفن گفتند بند شما به هیچ عنوان حق تلفن ندارد. آخر چرا؟ برچه مبنایی؟ کدام قانون، لاقال به مادران اجازه تلفن بدهید. این حق قانونی زندانیان است.
ندا مستیقمی می افزاید: “یادم نمی رود. ماه رمضان بود غذا درست کرده بودیم هرچی التماس کردیم که بگذارید برای بچه ها ببریم، نگذاشتند حتی آب ببریم با خودمان. بچه وقتی مادرش را می بیند توقع دارد حداقل یک شیرینی بگیرد. بچه من هی می گفت مامان جان هیچی برای من نیاوردی، عذاب دنیا را کشیدم وقتی گفتم نه بغض کرد و نشست. بعد فهمیدم بقیه بچه ها هم همین طور بوده اند و وقتی برگشتیم همه گریه کردیم. رئیس بند به من می گفت تو بچای اینکه بنشینی مادری کنی رفتی دنبال سیاست و.. گفتم چه ربطی دارد، من به خاطر بچه ام رفتم و اصلا ۳ سال بود هیچ کاری نمی کردم شما خودتان باز آمدید سراغ من. ما مادر هستیم مادر بودن مان به کنار، کار و عقایدمان هم به کنار”.

 neda mostaghimi

حکم ۲ فرد متهم به بدحجابی صادر شد

حسین مرادی
 در جلسه ستاد پیشگیری از جرم عنوان شد که در روزهای اخیر چندین پرونده در برخورد با بدحجابی در دادسرا تشکیل شده که در دو مورد دادگاه متهمان را به ۹۰۰ هزار تومان جزای نقدی محکوم کرد.
در این جلسه سرپرست دادسرای ارشاد تهران گفت: “از ابتدای سال ۹۴ تاکنون مدیران ۷۳ مجتمع مسکونی تهران را با هدف جلوگیری از برگزاری پارتی های شبانه به دادسرا دعوت کردیم که این اقدام مؤثر بوده به نحوی که آمار پارتی‌های شبانه در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته کاهش چشمگیری داشته است”.
وی به برخورد دادسرای ارشاد با پدیده بدحجابی در جامعه هم اشاره کرد و گفت: “در روزهای اخیر چندین پرونده در برخورد با بدحجابی در دادسرا تشکیل شده که در دو مورد دادگاه متهمان را به پرداخت ۹۰۰ هزار تومان جزای نقدی محکوم کرد”.

 ameran nahy az monker

اسامی و اتهامات ۱۱۰ زندانی محکوم به اعدام در سنندج

حسین مرادی
 لیست زیر شامل اسامی و اتهامات ۱۱۰ تن از زندانیان محکوم به اعدام زندان سنندج است که در غیاب اطلاع رسانی مسئولین قضایی درباره اعدام ها در ایران، برای نخستین بار از سوی هرانا منتشر می شود.
 حدود ۵ محکوم به اعدام در زندان سنندج هنگام بازداشت کمتر از ۱۸ سال سن داشته اند، اگرچه تایید نهایی این موضوع از سوی هرانا نیازمند مستندات بیشتری است که در صورت تأیید در اختیار عموم قرار خواهد گرفت، بدیهی است ذکر اتهامات به منزله تأیید و قبول آن از سوی متهمین نیست. همچنین بدوی یا نهایی بودن احکام نیز تفکیک نشده است، لیست کامل اسامی و اتهامات ۱۱۰ شهروند محکوم به اعدام در زندان مرکزی سنندج به شرح ذیل است:
۱ ـ نام و نام خانوادگی: مهدی شریعتی
نام پدر:محمد
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
حکم: اعدام
مقدارمواد مخدر: ۷ کیلو گرم
بند: اشتغال
۲ ـ نام و نام خانوادگی: ارسلان احمدی
نام پدر: اسد الله
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
حکم: اعدام
مقدارمواد مخدر: ۳ کیلو گرم
بند: اشتغال
۳ ـ نام و نام خانوادگی: فرزاد شاه نظری
نام پدر: محمد
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
حکم: اعدام
مقدارمواد مخدر: ۳.۵ کیلو گرم
بند: اشتغال
۴ ـ نام و نام خانوادگی: کیومرث رحمانی
نام پدر: رحمان
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
حکم: اعدام
مقدارمواد مخدر: ۲۰۰ گرم
بند: اشتغال
۵ ـ نام و نام خانوادگی: کردوان مرادی
نام پدر: صالح
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
حکم: اعدام
مقدارمواد مخدر: ۳.۵ کیلو گرم
بند: اشتغال
۶ ـ نام و نام خانوادگی: فرهاد مدعوی
نام پدر: جلال
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
حکم: اعدام
مقدارمواد مخدر: ۲۰۰ گرم
بند: اشتغال
۷ ـ نام و نام خانوادگی: فایق امجدی
نام پدر: ابراهیم
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: اشتغال
۸ ـ نام و نام خانوادگی: سامان احمدی
نام پدر: خلیل
اتهام: قتل
حکم: قصاص، رضایت گرفته ولی هنوز به زندان ابلاغ نشده است.
بند: اشتغال
۹ ـ نام و نام خانوادگی: غلامرضا باتمانی
نام پدر: حسین علی
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: اشتغال
۱۰ ـ نام و نام خانوادگی: رشاد پشابادی
نام پدر: رستم
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: اشتغال
۱۱ ـ نام و نام خانوادگی: اسد ترکمن
نام پدر: حجت الله
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: اشتغال
۱۲ ـ نام و نام خانوادگی: اسد حسینی
نام پدر: حسام الدین
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: اشتغال
۱۳ ـ نام و نام خانوادگی: صادق خسروی
نام پدر: محمد
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: اشتغال، ۱۳ سال است که در زندان است، برادر خود را به قتل رسانده است و توانایی مالی پرداخت دیه ندارد.
۱۴ ـ نام و نام خانوادگی: رشاد رشیدی
نام پدر: رضا
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: اشتغال
۱۵ ـ نام و نام خانوادگی: فرهاد زینت گری
نام پدر: احمد
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: اشتغال
۱۶ ـ نام و نام خانوادگی: فرشید سجادی
نام پدر: عظیم
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: اشتغال
۱۷ ـ نام و نام خانوادگی: ولی مراد کلهر
نام پدر: سهراب
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: اشتغال
۱۸ ـ نام و نام خانوادگی: بختیار کهنه پوشی
نام پدر: پوسف
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: اشتغال، رضایت گرفته است.
۱۹ ـ نام و نام خانوادگی: محمد امینی مجیدی
نام پدر: فتح الله
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: سلامت
۲۰ ـ نام و نام خانوادگی: هیمن مصطفایی
نام پدر: عنایت
اتهام: جرائم امنیتی (محاربه و قتل)
حکم: اعدام
بند: سلامت، سیاسی-امنیتی
۲۱ ـ نام و نام خانوادگی: سید بختیار معماری
نام پدر: عبدالله
اتهام: جرائم امنیتی (محاربه و قتل)
حکم: ۲ بار اعدام
بند: سلامت، سیاسی-امنیتی
۲۲ ـ نام و نام خانوادگی: الله داد مرادی
نام پدر: خداداد
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
حکم: اعدام
بند: سلامت
۲۳ ـ نام و نام خانوادگی: حبیب الله لطفی
نام پدر: عباس
اتهام: محاربه
حکم: اعدام
بند: سلامت
۲۴ ـ نام و نام خانوادگی: جمیل دانش
نام پدر: حسین
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ۲ کیلو هروئین
حکم: اعدام
بند: سلامت
۲۵ ـ نام و نام خانوادگی: محمد مرادی
نام پدر: عبدالله
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: سلامت
۲۶ ـ نام و نام خانوادگی: شهنام مرادی
نام پدر: شفیع
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: سلامت
۲۷ ـ نام و نام خانوادگی: آماج حسینی
نام پدر: امین
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: سلامت، هنگام بازداشت کمتر از ۱۸ سال داشته.
۲۸ ـ نام و نام خانوادگی: ارسلان مرادی
نام پدر: مصطفی
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: سلامت، هنگام بازداشت کمتر از ۱۸ سال بوده.
۲۹ ـ نام و نام خانوادگی: جهانگیر سعادتی
نام پدر: عباس
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: سلامت
۳۰ ـ نام و نام خانوادگی: رئوف حسنی
نام پدر: حسن
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: سلامت
۳۱ ـ نام و نام خانوادگی: هیمن اورام نژاد
نام پدر: حسین
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۱، هنگام بازداشت کمتر از ۱۸ سال داشته.
۳۲ ـ نام و نام خانوادگی: عباس کلونی
نام پدر: محمد علی
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۱
۳۳ ـ نام و نام خانوادگی: سیاوش محمودی
نام پدر: حسین
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۱
۳۴ ـ نام و نام خانوادگی: احمد احمدی
نام پدر: حبیب الله
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۱
۳۵ ـ نام و نام خانوادگی: محمد امینی
نام پدر: موسی
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۱
۳۶ ـ نام و نام خانوادگی: مرتضی رحمانی
نام پدر: شکرالله
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۱، سیاسی-امنیتی
۳۷ ـ نام و نام خانوادگی: آرام مولودی
نام پدر: ـ
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۱
۳۸ ـ نام و نام خانوادگی: کاوه سعیدی نیا
نام پدر: فخرالدین
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۱، رضایت گرفته است.
۳۹ ـ نام و نام خانوادگی: انوار آقازاده
نام پدر: رحمان
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۱، رضایت گرفته است.
۴۰ ـ نام و نام خانوادگی: محمد محضری
نام پدر: رضا
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۱
۴۱ ـ نام و نام خانوادگی: حمید حسین نژاد
نام پدر: حسین علی
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۱
۴۲ ـ نام و نام خانوادگی: عزیز معظمی
نام پدر: باباخان
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۱
۴۳ ـ نام و نام خانوادگی: عرفان حیدریان
نام پدر: حشمت الله
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۱
۴۴ ـ نام و نام خانوادگی: حسین عزتی
نام پدر: منصور
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۱
۴۵ ـ نام و نام خانوادگی: فاضل بهمنی
نام پدر: احمد
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ۶۰۰ گرم
حکم: اعدام
بند: مشاور ۱
۴۶ ـ نام و نام خانوادگی: عبدالله امیری
نام پدر: محمد
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
حکم: اعدام
بند: مشاور ۱
۴۷ ـ نام و نام خانوادگی: سعید محمدی فرد
نام پدر: قربانعلی
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: مشاور ۱
۴۸ ـ نام و نام خانوادگی: کیوان احمدی
نام پدر: حسین
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ۱ کیلو گرم
حکم: اعدام
بند: مشاور ۱
۴۹ ـ نام و نام خانوادگی: پوریا آزادی
نام پدر: مراد
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: مشاور ۱
۵۰ ـ نام و نام خانوادگی: شیرکوه سلطانی
نام پدر: احمد
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: مشاور ۱
۵۱ ـ نام و نام خانوادگی: مرتضی مزیری
نام پدر: یوسف
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ۲۸۰ گرم
حکم: اعدام
بند: مشاور ۱
۵۲ ـ نام و نام خانوادگی: سیف الله برازنده
نام پدر: حسین
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: مشاور ۱
۵۳ ـ نام و نام خانوادگی: سکون الدین
نام پدر: عظیم
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ۱ کیلو گرم
حکم: اعدام
بند: مشاور ۱
۵۴ ـ نام و نام خانوادگی: فتح الله امری
نام پدر: محمد
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: مشاور ۱
۵۵ ـ نام و نام خانوادگی: یوسف محمدی
نام پدر: صلاح
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: مشاور ۱
۵۶ ـ نام و نام خانوادگی: عادل یوسفی
نام پدر: عابد
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: مشاور ۱
۵۷ ـ نام و نام خانوادگی: خسرو رستمی
نام پدر: لطف الله
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: مشاور ۱
۵۸ ـ نام و نام خانوادگی: کیوان رضاقلی
نام پدر: یوسف محمد
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: مشاور ۱
۵۹ ـ نام و نام خانوادگی: امیر بهمنی
نام پدر: علی اکبر
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: مشاور ۱
۶۰ ـ نام و نام خانوادگی: فواد بهمنی
نام پدر: فتح الله
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: مشاور ۱
۶۱ ـ نام و نام خانوادگی: رامیار خاکزاد
نام پدر: عبدالله
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: مشاور ۱
۶۲ ـ نام و نام خانوادگی: مهدی ژیان
نام پدر: محمد
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: مشاور ۱
۶۳ ـ نام و نام خانوادگی: عبدالله رئوشی
نام پدر: سعید
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: مشاور ۱
۶۴ ـ نام و نام خانوادگی: سیروان عزیزی
نام پدر: محمود
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: مشاور ۱
۶۵ ـ نام و نام خانوادگی: فرزاد سیفی پناه
نام پدر: نعمت الله
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: مشاور ۱
۶۶ ـ نام و نام خانوادگی: فرزاد مرزبان
نام پدر: ـ
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: سلامت
۶۷ ـ نام و نام خانوادگی: غلامرضا (شورش) مروتی
نام پدر: احمد
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۲
۶۸ ـ نام و نام خانوادگی: حسین امجدی
نام پدر: محمد
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۲
۶۹ ـ نام و نام خانوادگی: مقداد روضه ای
نام پدر: حسین
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۲
۷۰ ـ نام و نام خانوادگی: کیومرث نصیری
نام پدر: ایوب
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۲، زیر ۱۸ سال
۷۱ ـ نام و نام خانوادگی: سید علاءالدین حسینی
نام پدر: عبدالکریم
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۲
۷۲ ـ نام و نام خانوادگی: خالد قیصری
نام پدر: نجم الدین
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۲
۷۳ ـ نام و نام خانوادگی: رضا جلالی
نام پدر: کرم الله
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۲
۷۴ ـ نام و نام خانوادگی: سید حمدالله حسینی
نام پدر: احمد
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۲
۷۵ ـ نام و نام خانوادگی: امیر حیدریان
نام پدر: حسین
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۲
۷۶ ـ نام و نام خانوادگی: عثمان پیرانی
نام پدر: شاه محمد
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۲
۷۷ ـ نام و نام خانوادگی: عبدالله پشتکار
نام پدر: محمد
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۲
۷۸ ـ نام و نام خانوادگی: پرویز برخورداری
نام پدر: محمد صدیق
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۲
۷۹ ـ نام و نام خانوادگی: ارشاد فتاحیان
نام پدر: رحمان
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۲
۸۰ ـ نام و نام خانوادگی: امیر میرکی
نام پدر: ـ
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۲
۸۱ ـ نام و نام خانوادگی: زانیار زندی
نام پدر: خالد
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۲
۸۲ ـ نام و نام خانوادگی: فرید کرمی
نام پدر: ناصر
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۲
۸۳ ـ نام و نام خانوادگی: خالد برجان
نام پدر: محمد حسین
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۲، وابسته به سپاه
۸۴ ـ نام و نام خانوادگی: محمد مرادی
نام پدر: ـ
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۲
۸۵ ـ نام و نام خانوادگی: سید جلال موسوی
نام پدر: سید محمد
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۲
۸۶ ـ نام و نام خانوادگی: احمد ایرانی
نام پدر: سعید
اتهام: قتل
حکم: ۲ باراعدام (قصاص)
بند: قرآنی ۲
۸۷ ـ نام و نام خانوادگی: هیمن کریمی
نام پدر: حسین
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۲
۸۸ ـ نام و نام خانوادگی: یعقوب ریگی
نام پدر: نشخوان
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۲
۸۹ ـ نام و نام خانوادگی: کیوان مصطفایی
نام پدر: احمد
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۲
۹۰ ـ نام و نام خانوادگی: سیاوش اشتهاری
نام پدر: محمد رحمان
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۲
۹۱ ـ نام و نام خانوادگی: جمشید مرادیان
نام پدر: رضا
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۲
۹۲ ـ نام و نام خانوادگی: خالد محمدی
نام پدر: محمد
اتهام: قتل
حکم: قصاص
بند: قرآنی ۲
۹۳ ـ نام و نام خانوادگی: عدنان زارعی
نام پدر: حبیب الله
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
حکم: اعدام
مواد یک کیلو
بند: قرآنی ۱، ۱ سال است در زندان است.
۹۴ ـ نام و نام خانوادگی: ایوب احمدی
نام پدر: محمود
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ۷۵۰ گرم
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۱، ۱۸ ماه می بشد در زندان است.
۹۵ ـ نام و نام خانوادگی: رضا امجدی
نام پدر: فتح الله
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ۴۰۰ گرم
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۱
۹۶ ـ نام و نام خانوادگی: زرکار امجدی
نام پدر: صدیق
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ۲.۵ کیلو گرم
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۱
۹۷ ـ نام و نام خانوادگی: حامد محمد دوست
نام پدر: ـ
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ۳ کیلو گرم
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۱
۹۸ ـ نام و نام خانوادگی: کامیار شریعتی
نام پدر: جمال
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ۱۶۰ گرم
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۱
۹۹ ـ نام و نام خانوادگی: شاپور ملایی
نام پدر: فاتح
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ۱ کیلو گرم
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۱
۱۰۰ ـ نام و نام خانوادگی: مهدی ملایی
نام پدر: ـ
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ۲ کیلو گرم
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۱
۱۰۱ ـ نام و نام خانوادگی: رضا محمدی
نام پدر: ناصر
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ۱ کیلو گرم
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۱
۱۰۲ ـ نام و نام خانوادگی: فرزاد بیژنی
نام پدر: محمود
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ۶۰۰ گرم
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۱
۱۰۳ ـ نام و نام خانوادگی: محمود درویشی
نام پدر: یدالله
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ـ
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۱
۱۰۴ ـ نام و نام خانوادگی: خباط فرامرزی
نام پدر: غلامرضا
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ـ
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۱
۱۰۵ ـ نام و نام خانوادگی: جمال فرامرزی
نام پدر: غلامرضا
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ـ
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۱
۱۰۶ ـ نام و نام خانوادگی: داریوش مازیار
نام پدر: جهانبخش
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ـ
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۱
۱۰۷ ـ نام و نام خانوادگی: احمد عزیزی
نام پدر: آزاد
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ۵ کیلو گرم
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۱
۱۰۸ ـ نام و نام خانوادگی: سید ادریس
نام پدر: فتاح الله
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ۱۴۰ گرم
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۱
۱۰۹ ـ نام و نام خانوادگی: آزاد فتاحی
نام پدر: ـ
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ۱ کیلو گرم
حکم: اعدام
بند: قرآنی ۱
۱۱۰ ـ نام و نام خانوادگی: بابک فلاح
نام پدر: مجید
اتهام: حمل و نگهداری مواد مخدر
مقدار مواد مخدر: ۳ کیلو گرم
حکم: اعدام 

 110edami

بیش از ۱۷۰۰ روز پلمپ غیرقانونی ۳۲ واحد صنفی بهاییان ساری در سال جاری

حسین مرادی
 در طی شش ماه اول سال ۱۳۹۴ ، سی و دو واحد صنفی بهاییان ساری توسط اداره اماکن شهرستان این شهر در مجموع تا تاریخ انتشار این خبر به مدت ۱۷۸۹ روز پلمپ گردیده است.
 عمده دلایل پلمپ واحدهای صنفی بهاییان ساری به شرح ذیل می باشد:
تعطیل کردن واحد صنفی در تعطیلات بهایی : ۱۲ واحد صنفی
طبق قانون نظام صنفی اصلاحیه سال ۹۳ ماده ۲۶ میتوانند تا ۱۵ روز بدون اطلاع واحد صنفی خود را تعطیل کنند و طبق بند ۱ همین ماده تشخیص دهنده این مطلب که تعطیلی موجه یا غیر موجه میباشد اتاق صنفی میباشد نه اداره اماکن. این در حالی است که از کسبه ی بهایی ساری که به این دلیل مغازه شان پلمپ شده، تعهد گرفته می شود که از یک هفته ی قبل از تعطیلی بهایی ، تعطیل کردن واحد صنفی خود را اطلاع بدهند و در مواردی هم خواسته شده که کسبه ی بهایی تعهد دهند که تنها با اجازه ی اداره اماکن، در تعطیلات بهایی می توانند واحد صنفی خود را تعطیل کنند.

نداشتن جواز کسب : ۶ واحد صنفی
عدم حضور صاحب جواز کسب : ۶ واحد صنفی
نداشتن پروانه کسب براساس قانون نظام صنفی منجر به پلمپ مغازه بلافاصله پس از اطلاع از این مساله توسط اصناف نمی شود، بلکه اصناف موظف است، پس از اینکه از نداشتن پروانه یک واحد صنفی اطلاع پیدا کرد، به آن واحد صنفی اخطار بدهد ، و نباید آن را پلمپ کند.
در لیست زیر آن دسته از افرادی که به علت نداشتن جواز کسب یا کارت مباشرت، واحد صنفی شان پلمپ گردیده، عموما پرونده ی مربوط به جواز کسب یا کارت مباشرتشان در اداره اماکن به جهت تایید نهایی مدتها مسکوت مانده بود. این افراد بارها به اداره اماکن مراجعه کرده بودند ولی پاسخی دریافت نکردند. نهایتا به جای صدور جواز کسب یا کارت مباشرت (با توجه به کامل بودن پرونده ی این افراد ) ، واحد صنفی ایشان به دلیل نداشتن پروانه کسب یا کارت مباشرت، پلمپ گردید.
ممنوعیت عمده فروشی برای بهاییان ساری : ۱۰ واحد صنفی
این تضییقات اقتصادی بر بهاییان با استناد به سندی که فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی به اداره اماکن نیروی انتظامی در سراسر کشور در فروردین ۱۳۸۶ صادر کرده است، صورت می گیرد. ایشان در این سند دستور داده که به منظور کنترل، محدود کردن و نظارت بر عملکرد بهاییان، زمینه‌های شناسایی و کنترل آن‌ها را فراهم آورد. همچنین جلوگیری از پیشرفت شغلی و رفاه زندگی بهاییان از اهداف روشن دستورالعمل صادر شده از سوی فرمانده ناجا بوده است.
۱- نام صاحب صنف: اکبر حسینی / نوع صنف: چوب فروشی / تاریخ پلمپ: ۱/۲/۹۴ / بهانه پلمپ: نداشتن جواز کسب / تاریخ پلمپ: ۱/۲/۹۴ / مدت پلمپ: ۲۰ روز / توضیحات: تعهد به خرده فروشی یا تعویض شغل
۲ – نام صاحب صنف: فرزین موفقی / نوع صنف: فروشگاه ابزار / تاریخ پلمپ: ۱۲/۹۳ / بهانه پلمپ: نداشتن جواز کسب  / تاریخ پلمپ: ۱۲/۹۳ / مدت پلمپ: ۷ روز / توضیحات: تعهد به گرفتن پروانه از ایشان درخواست شد
۳ – نام صاحب صنف: ذات الله دارابی / نوع صنف: نجاری / تاریخ پلمپ: ۱۲/۹۳ / بهانه پلمپ: یک در از مغازه به سمت منزل شخصی ایشان باز می شد / تاریخ پلمپ: ۱۲/۹۳ / مدت پلمپ: ۷ روز  / توضیحات: دیوار کشیدن بجای درب از ایشان خواسته شد
۴ – نام صاحب صنف: سهراب زاهدی / نوع صنف: لوازم تحریر / تاریخ پلمپ: ۱/۴/۹۴ / بهانه پلمپ: بهاییان عمده فروشی نباید داشته باشند / تاریخ پلمپ: ۱/۴/۹۴ / مدت پلمپ: ۸۷ روز / توضیحات: (انباری هنوز پلمپ می باشد)
۵ – نام صاحب صنف: آرش صدقی / نوع صنف: لوازم پلاستیکی یکبار مصرف / تاریخ پلمپ: ۱/۲/۹۴ / بهانه پلمپ:  به دلیل عدم حضور صاحب جواز کسب در واحد صنف / تاریخ پلمپ: ۱/۲/۹۴ / مدت پلمپ: ۱۴ روز / توضیحات: تعهد به گرفتن کارت مباشرت
۶ – نام صاحب صنف: پدرام قنبری / نوع صنف: لوازم پلاستیکی یکبار مصرف / تاریخ پلمپ: ۱/۲/۹۴ / بهانه پلمپ: نداشتن جواز کسب / تاریخ پلمپ: ۱/۲/۹۴ / مدت پلمپ: ۲۰ روز / توضیحات: تعهد به گرفتن پروانه
۷ – نام صاحب صنف: قباد زاهدی / نوع صنف: لوازم تحریر / تاریخهای پلمپ: ۱/۲/۹۴ – ۱۲/۴/۹۴ / بهانه پلمپ: بار اول : به دلیل عدم حضور صاحب جواز کسب در واحد صنف، بار دوم: ممنوعیت عمده فروشی برای بهاییان ساری / مدت پلمپ: ۷ روز  / توضیحات: تعهد به گرفتن کارت مباشرت، (انباری هنوز پلمپ می باشد)
۸ – نام صاحب صنف: صفا تیموری / نوع صنف: چوب فروشی / تاریخ پلمپ: ۱/۲/۹۴ / بهانه پلمپ: نداشتن جواز کسب / تاریخ پلمپ: ۱/۲/۹۴ / مدت پلمپ: ۲۰ روز / توضیحات: تعهد به کاهش فعالیت  اقتصادی و گرفتن پروانه
۹ – نام صاحب صنف: نیما و سهیل مهین بخت / نوع صنف: فروش لوازم اعلام سرقت و دوربین مداربسته  / تاریخهای پلمپ: ۱ /۲/ ۹۴- ۱۰/۴/۹۴ / بهانه پلمپ:  بار اول: به دلیل عدم حضور صاحب جواز کسب در واحد صنفی،  بار دوم : پلمپ همزمان واحد صنفی با انباری (ممنوعیت عمده فروشی برای بهاییان ساری ) / مدت پلمپ: ۱۴ روز مغازه، ۷ روز مغازه، ۷۸ روز انباری  / توضیحات: این شغل جزو مشاغل ممنوعه بهاییان در ساری اعلام شده است. (انباری ایشان هنوز پلمپ می باشد.)
۱۰ – نام صاحب صنف: امید قنبری / نوع صنف: فروش موبایل / تاریخ پلمپ: ۱/۲/۹۴ / بهانه پلمپ: به دلیل عدم حضور صاحب جواز کسب در واحد صنفی، ممنوع الفعالیت شدن ایشان در این صنف به دلیل بهایی بودن  / تاریخ پلمپ: ۱/۲/۹۴ / بهانه پلمپ: به دلیل عدم حضور صاحب جواز کسب در واحد صنفی  / مدت پلمپ: ۲۰ روز، ۱۲۹ روز   / توضیحات: این شغل جزو مشاغل ممنوعه بهاییان در ساری اعلام شد. (همچنان ممنوع الفعالیت هستند و مجبور به واگذاری مغازه خود شدند)
۱۱ – نام صاحب صنف: بهرام قلی نژاد / نوع صنف: دکه  / تاریخ پلمپ: ۱۲/۹۳، ۱/۲/۹۳ / بهانه پلمپ: عدم صدور جواز کسب به دلیل بهایی بودن، عدم همکاری با اطلاعات، تخریب دکه ایشان بعد از ده سال فعالیت اقتصادی / تاریخ پلمپ: ۱۲/۹۳
۱/۲/۹۳ / مدت پلمپ: ۱۷۹ روز / توضیحات: در صورتی که با اطلاعات همکاری کند دکه به ایشان داده خواهد شد
۱۲ – نام صاحب صنف: مهران کمالی / نوع صنف: سیم پیچی الکتروموتور / تاریخ پلمپ: ۳/۳/۹۴ / بهانه پلمپ: تعطیل کردن واحد صنفی  در روز تعطیل بهایی که جزء تعطیلات رسمی کشورنبود / تاریخ پلمپ: ۳/۳/۹۴ / مدت پلمپ: ۲۰ روز / توضیحات: یک هفته قبل از تعطیلی بهایی باید به اماکن اطلاع داده شود
۱۳ – نام صاحب صنف: محمد علی چرامین / نوع صنف: ظروف پلاستیکی / تاریخ پلمپ: ۳/۳/۹۴ / بهانه پلمپ: تعطیل کردن واحد صنفی  در روز تعطیل بهایی که جزء تعطیلات رسمی کشورنبود / تاریخ پلمپ: ۳/۳/۹۴ / مدت پلمپ: ۲۰ روز / توضیحات: یک هفته قبل از تعطیلی بهایی باید به اماکن اطلاع داده شود
۱۴ – نام صاحب صنف: ضیا الله خوشبین / نوع صنف: فروشگاه رنگ / تاریخ پلمپ: ۱/۲/۹۴، ۳/۳/۹۴، ۱۱/۴/۹۴ / بهانه پلمپ: نوبت اول: به دلیل عدم حضور صاحب جواز کسب در واحد صنفی، مرتبه دوم  تعطیل کردن واحد صنفی  در روز تعطیل بهایی که جزء تعطیلات رسمی کشورنبود، مرتبه سوم: ممنوعیت عمده فروشی برای بهاییان ساری / مدت پلمپ: مجموع ۲۷  روز بار اول و دوم، ۷۶ روز برای انبار / توضیحات: یک هفته قبل از تعطیلی بهایی باید به اماکن اطلاع داده شود
۱۵ – نام صاحب صنف: احسان الله سنایی / نوع صنف: فروش لوازم بهداشتی / تاریخ پلمپ: ۱/۲/۹۴، ۳/۳/۹۴ / بهانه پلمپ: نوبت اول: به دلیل عدم حضور صاحب جواز کسب در واحد صنفی، مرتبه دوم  تعطیل کردن واحد صنفی  در روز تعطیل بهایی که جزء تعطیلات رسمی کشورنبود / مدت پلمپ: ۲۷ روز / توضیحات: یک هفته قبل از تعطیلی بهایی باید به اماکن اطلاع داده شود.
۱۶ – نام صاحب صنف: فرشاد بقایی / نوع صنف: تعمیر یخچال / تاریخ پلمپ: ۳/۳/۹۴ / بهانه پلمپ: تعطیل کردن واحد صنفی  در روز تعطیل بهایی که جزء تعطیلات رسمی کشورنبود / تاریخ پلمپ: ۳/۳/۹۴ / مدت پلمپ: ۷ روز / توضیحات: یک هفته قبل از تعطیلی بهایی باید به اماکن اطلاع داده شود.
۱۷ – نام صاحب صنف: کمال اکبری / نوع صنف: خراطی چوب / تاریخ پلمپ: ۳/۳/۹۴ / بهانه پلمپ: تعطیل کردن واحد صنفی  در روز تعطیل بهایی که جزء تعطیلات رسمی کشورنبود / مدت پلمپ: ۱۱۵ روز / توضیحات: هنوز پلمپ می باشد، دو مرتبه نامه فک پلمپ از اتاق اصناف دریافت کرده اند، که دایره تخصصی اداره اماکن در فک پلمپ کارشکنی کرده است.
۱۸ – نام صاحب صنف: قوام الدین ثابتیان / نوع صنف: نجاری / تاریخ پلمپ: ۱/۲/۹۴ / بهانه پلمپ: یک در از مغازه به حیاط منزل شخصی ایشان باز می شد. / تاریخ پلمپ: ۱/۲/۹۴ / مدت پلمپ: ۱۴۹ روز / توضیحات: هنور پلمپ میباشد
۱۹ – نام صاحب صنف: آرامش ظهوری / نوع صنف: پوشاک / تاریخ پلمپ: ۳/۳/۹۴ / بهانه پلمپ: تعطیل کردن واحد صنفی  در روز تعطیل بهایی که جزء تعطیلات رسمی کشورنبود / تاریخ پلمپ: ۳/۳/۹۴ / مدت پلمپ: ۲۰روز / توضیحات: یک هفته قبل از تعطیلی بهایی باید به اماکن اطلاع داده شود.
۲۰ – نام صاحب صنف: وهاب دارابی / نوع صنف: پوشاک  / تاریخ پلمپ: ۹۴/۳/۳ / بهانه پلمپ: تعطیل کردن واحد صنفی  در روز تعطیل بهایی که جزء تعطیلات رسمی کشورنبود / تاریخ پلمپ: ۹۴/۳/۳ / مدت پلمپ: ۲۰ روز / توضیحات: یک هفته قبل از تعطیلی بهایی باید به اماکن اطلاع داده شود.
۲۱ – نام صاحب صنف: سعید گلی / نوع صنف: پوشاک / تاریخ پلمپ: ۹۴/۳/۳ / بهانه پلمپ: تعطیل کردن واحد صنفی  در روز تعطیل بهایی که جزء تعطیلات رسمی کشورنبود / تاریخ پلمپ: ۹۴/۳/۳ / مدت پلمپ: ۲۰ روز / توضیحات: یک هفته قبل از تعطیلی بهایی باید به اماکن اطلاع داده شود.
۲۲ – نام صاحب صنف: ترانه زاهدی / نوع صنف: پوشاک / تاریخ پلمپ: ۹۴/۳/۳ / بهانه پلمپ: تعطیل کردن واحد صنفی  در روز تعطیل بهایی که جزء تعطیلات رسمی کشورنبود / تاریخ پلمپ: ۹۴/۳/۳ / مدت پلمپ: ۲۰ روز / توضیحات: یک هفته قبل از تعطیلی بهایی باید به اماکن اطلاع داده شود.
۲۳ – نام صاحب صنف: ورقا روحانی / نوع صنف: داروی گیاهی / تاریخ پلمپ: ۹۴/۳/۳ / بهانه پلمپ: تعطیل کردن واحد صنفی  در روز تعطیل بهایی که جزء تعطیلات رسمی کشورنبود / تاریخ پلمپ: ۹۴/۳/۳ / مدت پلمپ: ۲۰ روز / توضیحات: یک هفته قبل از تعطیلی بهایی باید به اماکن اطلاع داده شود.
۲۴ – نام صاحب صنف: احسان ایزدی / نوع صنف: لوازم بهداشتی / تاریخ پلمپ: ۹۴/۳/۳ / بهانه پلمپ: تعطیل کردن واحد صنفی  در روز تعطیل بهایی که جزء تعطیلات رسمی کشورنبود / تاریخ پلمپ: ۹۴/۳/۳ / مدت پلمپ: ۷ روز / توضیحات: یک هفته قبل از تعطیلی بهایی باید به اماکن اطلاع داده شود.
۲۵ – نام صاحب صنف: علی جذبانی / نوع صنف: نجاری / تاریخ پلمپ: ۱/۲/۹۴ / بهانه پلمپ: نداشتن جواز  کسب  / تاریخ پلمپ: ۱/۲/۹۴ / مدت پلمپ: ۱۴۹ روز / توضیحات: هنوز پلمپ می باشد.
۲۶ – نام صاحب صنف: یعقوب اکبری / نوع صنف: لوازم خانگی / تاریخ پلمپ: ۱۰/۴/۹۴ / بهانه پلمپ: پلمپ همزمان واحد صنفی با انباری شریک ایشان / مدت پلمپ: ۱۵ روز  / توضیحات: ندارد
۲۷ – نام صاحب صنف: پیام تقوایی / نوع صنف: لوازم جانبی کولر ساختمان / تاریخ پلمپ: ۹/۴/۹۴ / بهانه پلمپ: ممنوعیت عمده فروشی برای بهاییان ساری  / تاریخ پلمپ: ۹/۴/۹۴ / مدت پلمپ: ۷۸ روز / توضیحات: هنوز پلمپ می باشد.
۲۸ – نام صاحب صنف: سهراب زاهدی / نوع صنف: لوازم تحریر / تاریخ پلمپ: ۱۰/۴/۹۴ / بهانه پلمپ: ممنوعیت عمده فروشی برای بهاییان ساری / تاریخ پلمپ: ۱۰/۴/۹۴ / مدت پلمپ: ۷۸ روز / توضیحات: هنوز پلمپ می باشد.
۲۹ – نام صاحب صنف: قباد زاهدی / نوع صنف: لوازم تحریر / تاریخ پلمپ: ۱۰/۴/۹۴ / بهانه پلمپ: ممنوعیت عمده فروشی برای بهاییان ساری / تاریخ پلمپ: ۱۰/۴/۹۴ / مدت پلمپ: ۷۸ روز / توضیحات: هنوز پلمپ می باشد.
۳۰ – نام صاحب صنف: آرمان صفایی / نوع صنف: لوازم تحریر / تاریخ پلمپ: ۱۰/۴/۹۴ / بهانه پلمپ: ممنوعیت عمده فروشی برای بهاییان ساری / تاریخ پلمپ: ۱۰/۴/۹۴ / مدت پلمپ: ۷۸ روز / توضیحات: هنوز پلمپ می باشد، نامه ی  فک پلمپ از اتاق اصناف و اتحادیه مربوطه دریافت کرده است، که دایره تخصصی اداره اماکن در فک پلمپ کارشکنی کرده است.
۳۱ – نام صاحب صنف: شهاب نوبخت / نوع صنف: ابزار یراق / تاریخ پلمپ: ۱۲/۴/۹۴ / بهانه پلمپ: ممنوعیت عمده فروشی برای بهاییان ساری / تاریخ پلمپ: ۱۲/۴/۹۴ / بهانه پلمپ: ممنوعیت عمده فروشی برای بهاییان ساری / مدت پلمپ: ۷۸ روز / توضیحات: هنوز پلمپ می باشد.
۳۲ – نام صاحب صنف: وداد درخشان / نوع صنف: پخش لوازم مصرفی سوپر مارکت / تاریخ پلمپ: ۵/۴/۹۴ / بهانه پلمپ: ممنوعیت عمده فروشی برای بهاییان ساری / تاریخ پلمپ: ۵/۴/۹۴ / مدت پلمپ: ۷۸ روز / توضیحات: هنوز پلمپ می باشد.

 polomp 3

۱۳۹۴ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

تهمت و آزار کلامی آتنا فرقدانی را وادار به اعتصاب غذا کرد

حسین مرادی
 تهمت و آزار کلامی از سوی زندانبان ها، آتنا فرقدانی فعال مدنی بند زنان اوین را وادار به اعتصاب غذای سه روزه کرد، وی تأکید کرده است که در صورت ادامه این رفتارها اعتصاب غذایش را از سر خواهد گرفت.
 آتنا فرقدانی که به دلیل دست دادن با وکیلش در ملاقات، با اتهام “رابطه نامشروع مادون زنا” روبرو شده است، پس از درج این اتهام در برگه صورت وضعیت زندان، به طور مکرر از سوی زندانبان ها با طعنه و کنایه مورد تهمت و آزار کلامی واقع می شود، به گفته مادر این فعال مدنی، دخترش طی روزهای گذشته در اعتراض به این آزارها اقدام به اعتصاب غذای سه روزه کرده است.
مادر آتنا فرقدانی در این ارتباط به گزارشگر هرانا گفت: “این هفته که به ملاقات آتنا رفتیم از نظر جسمی و روحی به هم ریخته بود و آنجا فهمیدیم که بدون اینکه ما خبردار شویم سه روز در اعتصاب غذا بوده است، دلیلش هم این بوده که پس از ماجرای دست دادن با وکیلش اتهام دروغین رابطه نامشروع را وارد پرونده اش کردند و زندانبان ها عمدا حتی موقع انتقال به بیمارستان هم با نیش و کنایه به وی تهمت می زنند، به دلیل بیماری لنفی و خونی که دارد اوضاع جسمی خوبی هم ندارد و اعتصاب غذا واقعا نگران کننده است.”
آتنا فرقدانی در اعتراض به این مسئله خواستار حذف این اتهام از پرونده و یا رسیدگی فوری به آن شده است.
مادر آتنا فرقدانی چنین رفتارهایی به صرف یک “اتهام دروغین” را “غیرقانونی و غیرشرعی” خواند که موجب آزار دخترش در محیط زندان شده است.
آتنا فرقدانی نقاش و فعال مدنی، روز شنبه ۲۳ خرداد ماه، زمانی که برای ملاقات وکیلش محمد مقیمی در زندان فراخوانده شده بود، به دلیل دست دادن با وکیل، با اتهام “رابطه نامشروع مادون زنا” مواجه شد و وکیل وی نیز بازداشت و به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد، این اقدام اعتراض تعداد زیادی از وکلا را در پی داشت.
خانم فرقدانی که از بیستم دی‌ماه سال ۱۳۹۳ زندانی ست، در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی، به دوازده سال و ۹ ماه زندان محکوم شد، اتهام‌های او “توهین به نمایندگان مجلس از طریق نقاشی”، “تجمع و تبانی با افراد ضدانقلاب” و “توهین به رهبر جمهوری اسلامی” عنوان شده است.
آتنا فرقدانی سال گذشته پس از دو ماه حبس در زندان سپاه پاسداران، گفته بود که نقاشی‌های انتقادی‌اش محور اصلی بازجویی‌ها از او بوده است، وی هم اکنون در بند زنان زندان اوین نگهداری می شود.

 atena farghdani

بازداشت یک فعال فرهنگی در تبریز

حسین مرادی
 جلال صالح پور فعال فرهنگی شهر تبریز از سوی اطلاعات نیروی انتظامی تبریز بازداشت شد.
 جلال صالح پور (بولوت) مربی رقص آذری روز یکشنبه بیست و دوم شهریور از سوی اطلاعات نیروی انتظامی تبریز بازداشت شد.
از دلایل بازداشت و اتهامات جلال صالح پور که سرپرست گروه رقصی با نام “قایا” است تا کنون اطلاع دقیقی در دست نیست.

 jalal sakehpoor 2

خانواده شاهرخ زمانی: شکایت می‌کنیم، کالبدشکافی کنید

حسین مرادی
  پیکر شاهرخ زمانی، زندانی سیاسی زندان رجایی شهر به سردخانه بی بی سکینه کرج منتقل شده است، خانواده او با تایید خبر درگذشت این فعال کارگری در زندان خواستار روشن شدن علت مرگ و توضیح مسولان در این زمینه هستند و نینا زمانی، دختر شاهرخ زمانی می گوید که پدرش از نظر جسمی هیچ مشکلی نداشته و خانواده او خواستار کالبدشکافی و مشخص شدن علت مرگ هستند.
دختر شاهرخ زمانی می گوید که پدرش ۴ سال محروم از مرخصی و در۳ سال گذشته از ملاقات حضوری محروم بوده و حالا درحالی خبر مرگ او از سوی مسولان زندان تایید شده که هیچ بیماری جسمی یا مشکل جسمی که منجر به مرگ شود نداشته.
مسولان زندان رجایی شهر و دستگاه قضایی به صورت رسمی توضیحی درباره مرگ شاهرخ زمانی نداده اند اما نینا زمانی می گوید که در مراجعه به زندان رجایی شهر به انها گفته شده که پدرش سکته مغزی کرده است.
شاهرخ زمانی، نقاش ساختمان و فعال کارگری که از سال ۹۰ به اتهام تلاش برای تشکیل تشکل های کارگری از جمله سندیکای کارگران نقاش زندانی و به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
روز گذشته خبر درگذشت ناگهانی شاهرخ زمانی را منتشر کرد نینا زمانی می گوید: “امروز بعد از ظهر یک تماس مبنی بر این خبر داشتیم مراجعه کردیم زندان رجایی شهر که آنجا زندانی بود، گفتند واقعیت دارد و منتقل شده به سردخانه بی بی سکینه که در کرج است. رفتیم انجا تایید کردند که تحویل گرفته اند. قرار شد ما فردا صبح پی گیر شکایت باشیم و کارهای کالبدشکافی که علت دقیق مرگ مشخص شود”.
دختر شاهرخ زمانی توضیح می دهد: “پدر من هیچ مشکلی جسمی نداشت و کاملا سالم بود. برای همین اصلا باورمان نشده و نمی شود و شوکه هستیم. فردا حتما شکایت می کنم و فرم کالبدشکافی را در پزشکی قانونی پر می کنم باید مشخص شود. سم شناسی و هرچیز دیگری”.
برخی وب سایت ها از سکته مغزی این فعال کارگری در زندان خبر داده اند و برخی نوشته اند که او بعد از اعتصاب غذاهای طولانی مشکل جسمی داشته و تحت درمان قرار نگرفته. دخترش می گوید: “بله چند بار اعتصاب غذا کرده بود و به همین دلیل خیلی ضعیف شده بود اما مشکل اینطوری نداشت که، اینها کذب محض است پدر من کاملا سالم بود. موقعی که به زندان رسیدیم ساعت یک ربع به ۹ شب بود و آن ساعت بخش اداری اش تعطیل است و جوابی به ما ندادند فقط گفتند منتقل شده بی بی سکینه و ما هم رفتیم آنجا”.
آنجا هم چون تحویل گرفته بودند فقط تایید کردند و گفتند فردا ساعت ۷ و نیم صبح اینجا باشید.
ما هنوز ندیده ایم پیکر پدرم را و من نمی توانم الان هیچ نظری بدهم، هنوز نمی دانم واقعا چه اتفاقی افتاده علت های مختلفی ممکن است وجود داشته باشد به ما گفته اند سکته کرده و ما هنوز نمی دانیم. همین طوری هم چیزی را نمی پذیریم.
تا انتها پی گیری می کنم و تا علت دقیق را نفهمم از پا نمی نشینم تا انتها پی گیری می کنم که علت دقیق را بفهمم.
نینا زمانی سپس با اشاره به محرومیت پدرش از مرخصی و ملاقات حضوری در طی سالهای اخیر می گوید: “اصلا به پدر من یک بار هم مرخصی ندادند. بهمن ماه مادربزرگ من فوت شد باز هم ندادند. مادربزرگ من از غصه پدرم مریض شد، سرطان گرفت و فوت کرد. برای مرخصی هم حتی من پی گیری کردم. اجازه ندادند، حتی ما ملاقات حضوری هم با پدرم نداشتیم، از موقعی که پدرم را بردند رجایی شهر این ۳ سال ما نه ملاقات حضوری داشتیم نه مرخصی دادند، قبلا زندان تبریز که بود حداقل ملاقات حضوری داشتیم اما این سه سال هیچی”.
سوال می کنم که مشکل شان با پدر شما چی بود که این همه سال محروم از مرخصی و ملاقات حضوری بود و چنین برخوردهایی با او می کردند. نینا زمانی می گوید: “اینجا فقط پدر من نیست با خیلی از زندانیان سیاسی چنین رفتارهایی می کنند علت اش هم این است که آدم های بزرگی مثل پدر من در مقابل ظلمی که به آنها می شد سکوت نمی کردند دائما بیانیه صادر می کردند و با رسانه ها مصاحبه می کردند. در یک کلام اینکه شرایطی که به انها اعمال می شد را نمی پذیرفتند. تمام کسانی که اینطور هستند و الان هم هستند با آنها همین برخورد می شود. انتظار دارند که مردم سرشان را بینذازند پایین و هر بلایی می خواهند سرشان در بیاورند”.
دختر شاهرخ زمانی می افزاید: “واقعا پدر من در اوج مظلومیت رفت. خیلی به او ظلم شد رد این ۴ سالی که زندان بود. حتی نتوانست با مادر خودش خداحافظی کند. حتی من در این مدت ازدواج کردم برای عروسی من نتوانست بیاید برای عقد من نتوانست حضور داشته باشد و ارزوی همه چیز را بر دلش گذاشتند اما باید بمیرند و این آرزو بر دلشان بماند که امثال پدر من سکوت کنند. آنها می میرند هم روح شان زنده است و راهشان ادامه دارد”.
شاهرخ زمانی از چهاردهم خرداد ماه زندانی بود و بیش از ۳۶ روز را در سلول های انفرادی سپری کرد. او سال ۹۱ ابتدا به زندان یزد و سپس به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد. او مدتی نیز در زندان قزلحصار کرج زندانی بوده است.
شاهرخ زمانی سال ۹۳ در نامه ای به احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل و ناوی پیلای، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل اعلام کرده بود من ضمن این‌که مسولیت هرگونه عواقب و لطمات روحی، جسمی و جانی اعتصاب غذا را متوجه مسولین می‌دانم از آن جنابان می‌خواهم با فرستادن کمیته‌ی حقیقت‌یاب به این قتل‌گاه و فشارهای جهانی بر حکومت جمهوری اسلامی آن را وادار کنند، حداقل به قوانین مصوب خود در رعایت حقوق شهروندی و صنفی زندانیان مخصوصا تفکیک جرایم پایبند بوده و مرا به بند سیاسی بازگردانند.
او پیشتر و در خرداد ۹۱ هم در نامه ای به احمد شهید درباره وضعیت و پرونده خود نوشته بود: “جناب احمد شهید من شاهرخ زمانی فعال سندیکایی بدون کوچکترین تقصیر و گناه در خرداد ۱۳۹۰ توسط اداره اطلاعات تبریز دستگیر شدم،۳۶ روز در انفرادی بازداشت بودم پس از ۳۳ روز اعتصاب غذا در اعتراض به دستگیری و نگهداری غیر قانونی مرا تحویل زندان مرکزی تبریز دادند. همچنین پس از چهار ماه شکنجه، اذیت و آزار در اداره اطلاعات و زندان مرکزی تبریز در دادگاه انقلاب شعبه ۱ به ریاست قاضی حمل بر بدون داشتن کوچکترین مدرکی علیه من و بدون اعتراف به اتهامات دروغین وارد شده، دقیقا” بنا به دستور کتبی اداره اطلاعات مرا به ۱۱ سال زندان محکوم کردند”.
در مقابل اعتراض و ارایه لایحه دفاعی از طرف وکیل مدافع اینجانب به دادگاه که این دادگاه با استناد به کدام مدارک موجود در پرونده و یا با استناد به کدام اعتراف و کدام ماده مشخص قانونی مطابق با مدارک (در صورت وجود) ۱۱ سال زندان برای موکل من شاهرخ زمانی که هیچ گناهی مرتکب نشده است، صادر کردید؟ قاضی حمل بر چند لحظه ای سکوت کرد با سرخ و سفید شدن گفت من کاره ای نیستم، اداره اطلاعات این طور خواسته است.
او توضیح داده بود: “پس از صدور، تایید و اجرای حکم غیر قانونی و فرمایشی باز هم اداره اطلاعات دست از سر من بر نداشته، این بار با استفاده از سازمان زندانها که آن را نیز زیر سلطه دارد (این گونه مسلط بودن پلیس بر تمامی نهاد ها و ادارات مصداق انکار ناپذیر پلیسی بودن یک نظام است بنا براین تمامی زندانیان احتیاج مبرم به کمک شما دارند.) مرا به مدت دو ماه در بند قرنطینه که از بدترین، کثیف ترین و محدود ترین بند زندان است نگهداشتند”.
باز به اجبار دست به اعتصاب غذا زدم، پس از ۱۵ روز اعتصاب غذا مرا به بند مالی منتقل کردند. در آنجا نیز دست بر دار نبودند و با استفاده از عوامل خود باعث بی نهایت اذیت و آزار می شدند. وقتی متوجه شدند که من توانستم با برخورد انسانی و برقراری دوستی با دیگر زندانیان تو طئه های آنها را در مورد ایجاد در گیری خنثی کنم مرا به بند ۱۵ متادون تبعید کردند.
بیشترین زندانیان این بند معتاد های با دوزبالا هستندکه تعدادی از آنها غیر از بیماریهای مربوط مستقیم به اعتیاد، به ایدز، هپاتیت و قانقارا نیز مبتلا می باشند. من برای قاضی حمل بر نامه ارسال کردن و از قاضی مستقر در زندان خواستم از این عمل غیر قانونی جلو گیری کند و از رئیس زندان که استادی بود در خواست رسیدگی کردم، او گفت این دستور از طرف قو قضاییه و سازمان زندانها نیست بلکه دستور اداره اطلاعات است، من گفتم پرونده متهم پس از صدور حکم طبق قانون باید از دست پلیس خارج شود رئیس زندان گفت زندانیان سیاسی دائما” تحت مسئولیت وزارت اطلاعات هستند.
در ایران هیچ قانونی اجرا نمی شود و زندانیان سیاسی هیچ گونه حق و حقوقی حتی حقوق زندانیان عادی را نیز ندارند. مسئولین نظام حکومت ایران همیشه اعلام می کنند ما زندانی سیاسی نداریم تا در خلاء قانونی در رابطه با موضوع سیاسی ما را از هرگونه حقی محروم کنند.
اما در داخل زندان برای ایجاد محرومیت بیشتر، بدون قید کردن در پرونده ها ما را سیاسی می گویند تا از هر گونه حقوق زندانی عادی از جمله مرخصی، عف های عمومی بدون شروط خاص، کار در زندان یا بیرون، بند مجزا برای سیاسی ها و… نیز محروم شویم، همه این اعمال غیر قانونی و ضد انسانی با سیاست یک بام دو هوا توسط تمامی مسئولین رده با لا صورت می گیرد.
او با طرح این سوال که نگهداری زندانیان سیاسی در میان افراد مبتلا به ایدز، هیپاتیت، قانقارایا و دیگر بیماریهای مسری یا همراه افراد دارای حکم سنگین ابد و اعدام، جز شکنجه و کشتن چه معنایی دارد، خطاب به احمد شهید نوشته بود: آقای رئیس تنها امید ما زندانیان سیاسی به مردم، شما، نهاد های حقوق بشر، سازمانهای سیاسی و مردمی و تشکل های کارگری است. لطفا” هر کاری از دست شما برای نجات زندانیان بر می آید انجام بدهید.

 shahroukh zamani