۱۳۹۴ بهمن ۱۱, یکشنبه

استاد دانشگاه در زندان کف‌خواب است

حسین مرادی
سعید مدنی، جامعه شناس و نویسنده زندانی که به تازگی به زندان اوین منتقل شده است، بدون رعایت اصل تفکیک جرائم به بند هفت این زندان منتقل شده است.
 همسر سعید مدنی در رابطه به عدم تفکیک زندانیان سیاسی با زندانیان جرائم عادی در بند هفت توضیح می‌دهد که “آقای مدنی از زندان رجایی‌شهر به بند هفت منتقل شده‌اند و شرایطشان در این بند مشابه دیگر زندانیان است. مشکل این است که تفکیک بین زندانیان سیاسی و زندانیان با جرایم عادی وجود ندارد. با این حال، خود زندانیان سیاسی امیدوارند با پیگیری‌هایی که از طریق مقامات قضایی می کنند این مشکلات داخلی حل شود.”
یکی از مشکلاتی که زندانیان سیاسی در بند هفت همچنان با آن درگیر هستند، نبود امکانات کافی و عدم تفکیک زندانیان سیاسی با زندانیان جرائم عادی است. این در حالی است که بر اساس قوانین مربوط به اداره زندان‌ها، از جمله آیین‌نامه‌ اجرایی سازمان زندان‌ها و آیین‌نامه‌ تفکیک و طبقه‌بندی، نگهداری زندانیان سیاسی در کنار متهمان به جرایم عادی ممنوع است. موضوعی که در سال‌های گذشته مورد بی توجهی قرار گرفته و زندانیان سیاسی در زندان‌های مختلف در بندهای مشترک با زندانیانی با جرائمی از جمله قتل و اعتیاد نگهداری می‌شوند.
سعید مدنی یکی از زندانیان سیاسی است که بیش از یک هفته‌ی پیش به بند هفت زندان اوین منتقل شده است اما به علت ازدحام زیاد جمعیت در این بند و عدم دسترسی به امکانات کافی در شرایط نامطلوبی بسر می‌برد و «کف‌خواب» شده است.
منصوره اتفاق با اشاره به انتقال همسرش به بند هفت زندان اوین می گوید: “در زمان جابجایی حدود شش و هفت روز طول کشید تا از قرنطینه به بند منتقل شود که خیلی غیرعادی بود و جواب خاصی هم نداشتند و احتمالا به دلیل ناهماهنگی‌هایی است که در زندان‌ها وجود دارد.”
انتقال سعید مدنی و سعید رضوی فقیه از زندان رجایی شهر در تاریخ یکم بهمن ماه بدنبال اعتصاب غذای آنها در اعتراض به تهدید و ارعاب زندانیان سیاسی صورت گرفت.
سعید رضوی فقیه نیز هم اکنون بدلیل مشکلات قلبی هم اکنون در بیمارستان قلب بستری است.
همسر این زندانی سیاسی همچنین به نبود امکانات کافی در این بند اشاره کرده و می‌گوید: “آقای مدنی در زندان رجایی شهر در یک اتاق دو نفره بودند و با شرابط بهتری دوران زندان را طی می‌کردند تا زمانی‌که درگیری و ضرب و شتم آنها صورت گرفت. اما از زمانی‌که به بند هفت منتقل شده‌اند متاسفانه مانند شرایط زندان رجایی شهر که در اتاق دو نفره باشند، تلویزیون باشد و امکان غذا درست کردن برای خودشان وجود داشته باشد، هنوز در بند هفت مهیا نیست. بند خیلی شلوغ است اما امیدواریم با پیگیری‌های خود زندانیان بتوانند مسائلشان را حل کنند. البته برای خانواده رفت و آمد به زندان رجایی شهر مشکل بود و در بند هفت هم امکان تماس تلفنی وجود دارد.”
سعید مدنی پژوهشگر اجتماعی و فعال سیاسی و مدنی و از اعضای شورای فعالان ملی مذهبی، کمیته دفاع از انتخابات آزاد، عادلانه و منصفانه، کمیته پیگیری بازداشت‌های خودسرانه و شورا اجرایی کانون مدافعان حقوق بشر است.
این زندانی سیاسی که دی ماه سال ۹۰ و در پی صدور سه سال و نیم حبس در تبعید به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در زندان اوین منتقل شد، پس از یک سال بازجویی و فشار به بند ۳۵۰ فرستاده شد. او در بهمن سال ۱۳۹۲ در پی فعالیت به عنوان وکیل بند و اصرار بر خواسته های زندانیان این بند از این بند به سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج تبعید شد.
وی علاوه بر حکم سه و نیم سال حبس و در پی پرونده سازی های جدید و به صورت غیر قانونی به ۶ سال دیگر نیز محکوم شد و باید تا سال ۱۳۹۸ را در حبس بگذراند و پس از آن برای گذراندن دوسال تبعید به بندر عباس منتقل شود.
او همچنین سال‌های ۱۳۷۳، ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ زندان سیاسی را تجربه کرده و از سال ۱۳۹۰ تا امروز را در زندان گذرانده و تاکنون پژوهش هایی در زمینه مسایل اجتماعی ایران از جمله فقر و نابرابری، اعتیاد، کودک آزاری، خشونت علیه زنان، تن فروشی، رفاه اجتماعی و امثال آن را در زمینه اجتماعی منتشر کرده است.
saeeid madani

۱۳۹۴ بهمن ۱۰, شنبه

چهار زندانی سنی‌مذهب به زندان ارومیه منتقل شدند

حسین مرادی
 چهار زندانی سنی‌مذهب پس از گذشت سه ماه و پایان بازجویی، از اداره اطلاعات به زندان ارومیه منتقل شدند. سید طه کریمی، سید حسن یوسفی، علی خلیلی و محمدسعید حمزه زاده آبان ماه در مهاباد بازداشت شده بودند.
این چهار زندانی روز دوشنبه پنجم بهمن به زندان ارومیه منتقل شده اند.
از اتهامات و دلایل بازداشت این زندانیان اطلاع دقیقی در دست نیست. این افراد اواسط آبان ماه در یک گروه یازده نفره در روستای قره بلاغ از توابع مهاباد بازداشت شده بودند.
حداقل یکی از این افراد به نام سید طه کریمی پیشتر نیز در سال ۱۳۹۱ بازداشت شده و مدت ۱۷ ماه در زندان رجایی شهر کرج محبوس بود.
zendan urmie

۱۳۹۴ بهمن ۸, پنجشنبه

حال روزنامه‌نگار زندانی در دیزل‌آباد وخیم است

حسین مرادی
فرزاد پورمرادی، فعال رسانه ای و مسئول کمیته اطلاع رسانی ستاد دکتر حسن روحانی در کرمانشاه، سه شنبه شب ششم بهمن ماه، به دلیل ناراحتی قلبی به بهداری زندان دیزل آباد منتقل شد و با وجود تجویز پزشکان مبنی بر لزوم اعزام به بیمارستان، از فرستادن او ممانعت شده و همچنان در بهداری زندان بستری است.
یک منبع نزدیک به آقای پورمرادی به گزارشگر هرانا گفت که مقامات اطلاعات سپاه مانع اعزام او به بیمارستان شده اند.
به گفته این منبع فرزاد پورمرادی به دلیل گرفتگی دریچه قلبی، طی یک سال گذشته زیر نظر پزشکان متخصص، مشغول مداوا بوده است.
فرزاد پورمرادی روز یکشنبه سیزدهم دی‌ماه، هنگام خروج از خانه از سوی مأمورین اطلاعات سپاه بازداشت و پس از تفتیش منزل و ضبط برخی از وسایل به مکانی نامعلوم منتقل شد.
قاضی الماسی دادیار شعبه ۱۶ بازپرسی دادگاه انقلاب کرمانشاه، این روزنامه نگار را به  “تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب” متهم کرده است. نزدیکان آقای پورمرادی این اتهام را رد کرده و آن را یک “تسویه حساب سیاسی در آستانه انتخابات” عنوان کرده اند.
فرزاد پورمرادی با وجود نزدیک به یک ماه بازداشت، تا کنون موفق به گرفتن وکیل نشده است.
این روزنامه‌نگار، پیش از بازداشت با راه اندازی یک کانال خبری در تلگرام، در حوزه‌ی انتخابات مجلس فعالیت می کرد و از سوی رسانه های تندرو محلی متهم به “براندازی و تفرقه‌افکنی” شده بود.
فرزاد پورمرادی، فعال سیاسی و رسانه‌ای، مسئول کمیته اطلاع رسانی ستاد انتخابات دکتر حسن روحانی در استان کرمانشاه در انتخابات یازدهم معرفی شده است. او هم اینک بر خلاف اصل تفکیک جرائم در بند ۱۰ زندان دیزل آباد محبوس است. بند ۱۰ زندان دیزل آباد به گفته زندانیان سابق یکی از بدترین بندهای این زندان است که محکومینی با جرائم خطرناک در آن نگهداری می شوند.
farzad poormoradi

خودداری زندان رجایی شهر از اعزام حمید بابایی به بیمارستان

حسین مرادی
روز گذشته حمید بابایی قرار بود با دستور قضایی برای مداوای مشکل شنوایی به بیمارستان “امام خمینی” فرستاده شود ولی با وجود گرفتن وقت قبلی، مقامات زندان از اعزام او خودداری کردند.
همسر این زندانی با اعلام این خبر در صفحه شخصی‌اش همچنین گفته است که برای چندمین بار با درخواست مرخصی حمید بابایی از سوی نهادهای امنیتی مخالفت شده است.
خانم پارساجو نوشته است که همسرش به دلیل پارگی پرده گوش دچار عفونت مزمن و پیش‌رونده شده و به توصیه پزشک باید شش ماه تحت درمان دارویی قرار بگیرد و در صورت عدم بهبود جراحی شود، “هرچند بخشی از شنوایی از دست رفته قابل جبران نیست”.
حمید بابایی روز سه شنبه بیست و نهم بهمن، پس از دو سال پیگیری، برای مداوای مشکل شنوایی، با موافقت نماینده جدید دادستان در امور زندانیان به بیمارستان اعزام شد. پزشک معالج پارگی پرده‌ی گوش تشخیص داده و با تجویز دارو گفته بود که باید هفته‌های آینده برای نتیجه‌ی آزمایش‌ها و تکمیل درمان به بیمارستان مراجعه کند.
در دو سال گذشته “خدابخشی” دادیار سابق ناظر زندان و نماینده دادستان با اعزام حمید بابایی مخالفت کرده بود.
این زندانی طی یک سال گذشته از ملاقات حضوری محروم بوده و یکی از دوستانش گفته است مسئولین زندان رجایی شهر از دریافت کتاب و دارو نیز در این بند جلوگیری می کنند.
حمید بابایی، روز ۲۲ مرداد ١٣۹٢، اندکی پس از ورود به ایران برای دیدار خانواده توسط وزارت اطلاعات احضار، بازداشت و در دادگاهی کوتاه توسط قاضى صلواتى به ۶ سال حبس تعزیرى و ۴ سال حبس تعلیقی، به اتهام جاسوسى و ارتباط با دول متخاصم، محکوم شد، این حکم در شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر نیز تأیید شد.
او بلافاصله پس از بازداشت به سلول انفرادى در زندان اوین منتقل شده بود، بابایى ٢٠ روز در انفرادى بند ٢۴٠ گذرانده و بعد از آن به بند ٢٠۹ منتقل و نهایتا بعد از تحمل ٣۵ روز انفرادى در تاریخ ٢۷ شهریورماه ۱۳۹۲ وارد بند ۳۵۰ زندان اوین شد.
در جریان انتقال گروهی زندانیان از بند ۳۵۰ به بند هفت و متعاقبا هشت انتقال یافت. او پس از اعتراض به شرایط بند هشت اواخر بهمن‌ماه پارسال به زندان رجایی شهر کرج تبعید شد. او به تازگی از بند زندانیان عادی زندان رجایی شهر به سالن ۱۲ و محل نگهداری زندانیان سیاسی-امنیتی منتقل شده است.
حمید بابایى متاهل، متولد ٢٠ آذر ١٣۶٢ در شهرستان تکاب واقع در استان آذربایجان غربى است. او در سال ١٣٨۵ در رشته ریاضى از دانشگاه صنعتى شریف فارغ التحصیل شد و همان سال براى ادامه تحصیل در مقطع کارشناسى ارشد رشته مهندسى صنایع وارد دانشگاه علم وصنعت ایران شد. وی موفق شده است که در سال ١٣٨۷ با معدل ١٨، از این دانشگاه فارغ التحصیل شود و دانش آموخته ممتاز مقطع کارشناسى ارشد شناخته شود.
نزدیکان حمید بابایى گفته اند که او هیچگونه فعالیت سیاسى در مدت حضور در خارج از کشور در پرونده خود نداشته و تنها به دلیل بى توجهى به درخواست تهدیدآمیز وزارت اطلاعات و طفره از همکارى با آنان بازداشت شده است.
این دانشجوی زندانی، در طول دوران بازداشت، تا امروز از انتخاب وکیل محروم بوده است. به گفته او، وکیل تسخیری نیز نه تنها به دفاع از وی نپرداخته، حتی در نقش بازجو برای وی ظاهر شده است.
بازداشت و محکومیت حمید بابایی به زندان، با اعتراضات گسترده دانشجویان و فعالان حقوق بشر در بلژیک مواجه شد. سازمان عفو بین الملل، دانشجویان دانشگاه آزاد بروکسل و ایرانیان ساکن بلژیک، طی تظاهراتی در برابر سفارت ایران، خواهان آزادی حمید بابایی، از زندان جمهوری اسلامی شدند.
پیشتر دو دانشگاه در بلژیک، با انتشار بیانیه‌ای، خواهان تجدید دادرسی و آزادی فوری این دانشجوی ایرانی دانشگاه لیژ بلژیک شده‌ بودند.
hamid babayi 1

۱۳۹۴ بهمن ۷, چهارشنبه

دو زندانی در یزد اعدام شدند

حسین مرادی
به نقل از فعالین بلوچ، “خالد کردی” فرزند یارمحمد و “مسلم آباریان” فرزند حیدر، دیروز دوشنبه ۶ بهمن ماه در زندان یزد به اتهام “حمل مواد مخدر” اعدام شدند.
کمپین فعالین بلوچ به نقل از یک منبع مطلع گفته است که اعدام‌شدگان هنگام بازداشت کمتر از ۱۸ سال داشته‌اند. هرانا تا دریافت مستندات بیشتر مستقلا نمی‌تواند سن محکومین هنگام بازداشت را تایید یا تکذیب کند.
این “منبع مطلع در این باره به فعالین بلوچ گفته است: “این زندانیان ۷ سال پیش و در سن ۱۳ سالگی” در شهرستان یزد بازداشت شدند”.
این منبع افزود: “این دو زندانی بی گناه بودند و هنگامی که برای کار به یزد می رفتند فرد دیگری مواد مخدر را در اتوبوس زیر پای آنها گذاشته بود و حتی در دادگاه هم این موضوع را نپذیرفته اند، این دو زندانی بدون اطلاع خانواده، در زندان یزد به دارآویخته شدند”.
مراسم دفن “خالد کردی” امروز سه شنبه در شهر خاش و “مسلم آباریان” در شهرستان بم برگزار شده است.
به گفته این منبع حکم اعدام ۱۸ زندانی دیگر که در زندان یزد بازداشت هستند “صادر شده” است.

 khaled kurdi & mohsen abariyan

۱۳۹۴ بهمن ۶, سه‌شنبه

انتقال علیرضا منصوری به زندان اوین

حسین مرادی
 علیرضا منصوری در زندان اوین در بند است و به خانواده او گفته شده که به دادسرای اوین مراجعه کنند
علیرضا منصوری، متولد ۱۳۶۰ فرزند محمدعلی (پیروز) منصوری، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجائی شهر که سی ام دی ماه با هجوم نیروهای امنیتی به محل کار خود بازداشت شده در زندان اوین تهران محبوس است.
لازم به ذکر است که از بند دقیق محل بازداشت وی و اتهامات وارده تا این لحظه هیچ اطلاع دقیقی در دست نیست.
پیشتر ایران منصوری خواهر علیرضا و دختر محمد علی منصوری با اعلام خبر بازداشت برادرش گفته بود که نیروهای امنیتی پس از بازداشت برادرش به منزل وی نیز مراجعه کرده و پس از تفتیش کامل منزل کامپیوتر، تمامی گوشی های تلفن همراه و وسائلی دیگر را با خود برده اند.
محمدعلی (پیروز) منصوری، زندانی سیاسی در وضعیتی هشتمین سال حبس خود در زندان رجائی شهر را سپری میکند که در این هشت سال از مرخصی محروم بوده و همچنین در معرض بیماری های مختلف است.
محمدعلی منصوری شهریور ۱۳۸۶ بازداشت شد. شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی او را به اتهام ارتباط و همکاری با سازمان مجاهدین خلق به ۱۷ سال زندان، تبعید به زندان رجایی شهر کرج و ۱۵۰ هزار تومان جریمه‌ی نقدی محکوم کرد که در دادگاه تجدیدنظر هم تأیید شد.
محمدعلی منصوری در سال‌های ۱۳۶۰ نیز به اتهام مشابه زندانی شده بود.

 alireza mansoori

دادگاه تجدیدنظر حسین رفیعی برگزار شد بدون حضور متهم

حسین مرادی
 دادگاه تجدیدنظر حسین رفیعی روز چهارم بهمن در شعبه ۵۴ تجدیدنظر استان تهران، با حضور نماینده دادستان و وزارت اطلاعات و بدون حضور متهم برگزار شد.
آقای رفیعی نوشته است که قاضی با درخواست اعزام او بدون دستبند و لباس فرم موافقت کرده ولی کتبا به زندان اوین اعلام نکرده است و مسئولین زندان نیز حاضر نشده اند تلفنی از دادگاه استعلام کنند و او حاضر به اعزام با دستبند و لباس زندان نشده است.
حسین رفیعی فعال سیاسی و عضو شورای فعالان ملی مذهبی روز سه شنبه ۲۶ خرداد بازداشت شد. این فعال سیاسی پیشتر نیز در سال ۱۳۷۹ بازداشت و به سه سال زندان محکوم شده بود.
او در ۱۷ شهریور سال ۱۳۹۰  نیز به دادسرای اوین احضار و به وی اتهامات عضویت در گروه غیرقانونی، تبلیغ علیه نظام و استفاده از تجهیزات ماهواره تفهیم شد،
شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی، در چهارم خرداد ماه امسال وی را به شش سال حبس و دو سال محرومیت از فعالیت حزبی و رسانه ای و پرداخت جریمه محکوم کرد.
حسین رفیعی، به دلیل فعالیت های مسالمت آمیز نظیر صدور بیانیه، عضویت در شورای صلح به ریاست شیرین عبادی، انتقاد نسبت به بلندپروازی های هسته ای جمهوری اسلامی و ارتباط با فعالان خارج کشور، به فعالیت های براندازانه متهم شده بود.
دکتر حسین رفیعی، دکترای شیمی و استاد بازنشسته دانشگاه تهران است و پیشتر سه سازمان علمی جهانی در نامه ای خواستار آزادی او شده بودند.
حسین رفیعی هم اینک در بند هشت زندان اوین محبوس است. او طی نامه های متعددی از درون زندان وضعیت نامناسب این بند را تشریح کرده است.
بند هشت، “یکی از بدترین بندهای زندان اوین” و  “تبعیدگاه جدید زندانیان سیاسی اوین” توصیف شده است که در آن تعداد زیادی از زندانیان سیاسی و امنیتی بر خلاف اصل تفکیک جرائم در ازدحامی فوق العاده و بدون امکانات و شرایط بد بهداشتی به همراه زندانیان غیرسیاسی نگهداری می شوند و اعتراضات مکرر زندانیان و خانواده ها نیز تا کنون راه به جایی نبرده است.

 hosein rafiee

۱۳۹۴ بهمن ۵, دوشنبه

اعدام در کرمانشاه به اتهام قتل امام جمعه پیشین ساوجبلاغ

حسین مرادی
  محسنی اژه‌ای در پاسخ به سئوال یکی از خبرنگاران مبنی بر این که گفته می‌شود یکی از قاتلان امام جمعه ساوجبلاغ در کرمانشاه دستگیر و پس از مراحل رسیدگی به اعدام محکوم شده و همچنین گفته می‌شود حکم اعدام وی اجرا شده، آیا شما این موضوع را تأیید می‌کنید؟ گفت: بله، حکم اعدام این فرد اجرا شده، البته ایشان اتهامات دیگری هم داشتند.
عباس صبایی امام جمعه وقت ساوجبلاغ، اواخر خردادماه ۱۳۸۶ توسط عوامل ناشناس به قتل رسید.

 Edam

۱۳۹۴ بهمن ۳, شنبه

عدم موافقت با آزادی مشروط و مرخصی درمانی طاهره جعفری

حسین مرادی
 طاهره جعفری بیش از نیمی از محکومیت یک ساله اش به اتهام تبلیغ علیه نظام را سپری کرده و از مدت ها پیش امکان قانونی استفاده از آزادی مشروط را داشته است.
طاهره جعفری، ۵۴ ساله، از دیسک کمر و مشکلات قلبی رنج می برد و پزشکان دادستانی در بدو ورود به زندان و پس از درخواست عدم تحمل کیفر او، تأیید کرده اند که به مراقبت های مستمر پزشکی نیاز دارد و باید هر سه ماه یک بار برای درمان به بیمارستان اعزام شود.
اگرچه مسئولین قضایی با درخواست آزادی این زندانی به طور صریح اعلام مخالفت نکرده اند ولی علیرغم گذشت ماه ها، رسیدگی و موافقت نیز نشده است.
خانم جعفری در شانزدهم آبان ماه ۱۳۹۱ بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او بیش از دو ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین بدون ملاقات با وکیل و خانواده در انفرادی و زیر بازجویی بود و نهایتا در دی ماه ۹۱ به قید وثیقه ۱۰۰ میلیونی از زندان آزاد شد.
مأمورین وزارت اطلاعات پسر خانم جعفری را هم همزمان با مادرش بدون حکم قضایی بازداشت کردند و در بند ۲۴۰ اوین بازجویی کردند و با توجه به عدم وجود مدارک و اسناد و غیرقانونی بودن بازداشت، پس از دو روز آزاد شد.
دادیار شعبه دوم دادسرای شهید مقدّس، در مرحله ی بازپرسی حکم تبرئه ی خانم جعفری را صادر کرد ولی این حکم توسّط سرپرست دادسرا نقض و پرونده به دادگاه ارسال شد.
اواخر خردادماه ۱۳۹۳ شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه طاهره جعفری را به استناد ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی، به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محکوم کرد و این حکم در دادگاه تجدیدنظر تأیید شد.
تبلیغ مذهبی بدون مدرک تحصیلی حوزوی و “نظام استبداد و شرکیات و خرافات” خواندن جمهوری اسلامی، بخشی از اتهاماتی بود که دستگاه قضایی و وزارت اطلاعات به خانم جعفری وارد کرده بود.
طاهره جعفری اواخر شهریور ماه سال جاری جهت تحمل حبس راهی زندان شد و هم اینک در بند زنان زندان اوین مشغول تحمل حبس یک ساله است.

 tahere jafari logo2

وضعیت کارگر زندانی بهنام ابراهیم زاده

حسین مرادی
 دهم مرداد سال جاری، دادگاه تجدید نظر استان تهران، بهنام ابراهیم زاده را به ۷ سال و ۱۰ ماه و ۱۵ روز حبس تعزیری و چهارصدوپنجاه هزار تومان جریمه محکوم کرد. اتهام او “اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت داخلی و خارجی” و فعالیت تبلیغی علیه نظام درج شده است. حکم دادگاه نخست نه سال و نیم زندان بود.
او در زمان متهم شدن و صدور حکم برای گذراندن حبس پنج ساله اش در زندان اوین بود.
علاوه بر آن اتهام “فک قرار بازداشت” و “استفاده از تجهیزات ماهواره و پاسور” نیز بخشی از اتهامات این کارگر زندانی بود. همه‌ی این اتهامات در زمانی وارد شده است که او در زندان به سر می برد.
یکی از مشاورین حقوقی هرانا می گوید: “هرچند اینکه در زندان اتهام اقدام علیه امنیت ملی بتواند ثابت شود غیرممکن است ولی حتی مطابق قانون جدید مجازات اسلامی که در هنگام صدور این حکم لازم الاجرا بوده، برای مجموع این اتهامات در صورت اثبات هم نباید بیش از ۵ سال حبس صادر می شد و این حکم خلاف قانون است.”
بهنام ابراهیم زاده فعال کارگری متولد ۱۳۵۶ اولین بار سال ۱۳۸۷ به اتهام شعارنویسی و فعالیت تبلیغی در شهر اشنویه بازداشت شد.
آقای ابراهیم زاده دومین بار یازدهم اردیبهشت ۱۳۸۸ و همزمان با روز جهانی کارگر، همراه با جمعی از فعالان کارگری و مدنیدر پارک لاله تهران بازداشت و بعد از یک ماه به قید وثیقه آزاد شد.
این کارگر زندانی سومین بار بیست و دوم خردادماه ۱۳۸۹ بازداشت شد. او پس از بازداشت مدت ۴ ماه در سلول های انفرادی زندان اوین تحت فشار و بازجویی بود و پس از ان به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.
شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی در دادگاهی کوتاه و بدون حضور وکیل، بهنام ابراهیم زاده را به بیست سال حبس تعزیری محکوم کرد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به ۵ سال کاهش یافت.
بهنام ابراهیم زاده در جریان حمله ی گارد زندان اوین به بند ۳۵۰ موسوم به “پنجشنبه سیاه” مورد ضرب و شتم واقع شد و ۱۵برای روز نیز به انفرادی های بند ۲۴۰ منتقل شد.
این فعال کارگری در اردیبهشت ماه سال گذشته به سلول های انفرادی بند ۲۰۹ منتقل شد و پس از مدتی به طور غیرقانونی به زندان رجایی شهر کرج تبعید شد.
این فعال کارگری از دیسک کمر و آرتروز گردن رنج می‌برد و با وجود پیگیری، تا کنون موفق به درمان بیماری در زندان نشده است. پسرش نیما به سرطان مبتلا شده و خانواده اش گفته اند که به دلیل بیماری نیما، سختی رفت و آمد و محدودیت های مالی امکان ملاقات هفتگی با او را ندارند
آقای ابراهیم زاده در زندان رجایی شهر نیز بارها مورد آزار و اذیت قرار گرفت و از بندی به بند دیگر منتقل شد و هم اینک در بند ده زندانی رجایی شهر مشغول تحمل حبس است.

نامه سرگشاده محمود صالحی به وزارت اطلاعات

حسین مرادی
 
نامه سر گشاده به مسئولان وزارت اطلاعات استان کردستان
با عرض ادب و احترام،
مسئولان محترم وزارت اطلاعات استان کردستان؛
این نامه سرگشاده را انتشار می دهم تا اینکه مردم و اذهان عمومی مطلع باشند که نیروهای تحت امر وزارت اطلاعات استان کردستان، وقتی وارد منزل شخصی ما شدند چکار کردند. اگر نامه را خصوصی می فرستادم، هیچ وقت نامه به دست شما ها نمی رسید و یا اگر هم می رسید به آن جواب نمی دادید. هر چند می دانم نوشتن چنین نامه ای رو به جامعه و انتشار آن در دنیای مجازی برای شخص من جرم محصوب می شود. ولی من آماده هستم تا یک بار دیگر به اتهام نوشتن نامه و انتشار آن در دنیای مجازی بازداشت و تفهم اتهام شوم.
جهت اطلاع کارگران وعموم مردم، در تاریخ ۲۹/۵/۹۴ از طرف شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی سنندج نامه ای به من دادند تا آن را به وزارت اطلاعات استان کردستان جهت تحویل کلیه مدارک و اسنادی که در منزل ما توسط نیروهای آن مرکز به تاراج رفته بود، ببرم. تاریخ ۲۹/۵/۹۴ به همراه همسرم نجیبه به دفتر مرکزی اداره اطلاعات استان کردستان مراجعه کردم و بعد ازچند ساعت انتظار، یکی از نیروهای ان مرکز نامه دادگاه انقلاب را از ما تحویل گرفتند و به ما گفتند “بعدا” با شما تماس خواهیم گرفت”. اما با گذشت چند ماه هنوز کسی با من تماس نگرفته است. در چند روز گذشته از طرف اداره شما مستقر در سقز با من تماس گرفتند که جهت تحویل هارد کامپیوتر به ان مرکز مراجعه کنم. ( یعنی هر بار که مراجعه کردیم مقداری از مدارک و اسناد را به ما تحویل دادند) من هم در جواب گفتم من دیگر آن هارد را لازم ندارم. اما در تاریخ ۱۴/۹/۹۴ از طرف اجرای احکام دادگستری سقز با من تماس گرفتند که جهت تحویل کیس کامپیوتر به آن اجرای احکام مراجعه کنم. به دلیل اینکه من کیس کامپیوتر در آن اجرای احکام نداشتم به تماس گیرنده جواب منفی دادم و گفتم مراجعه نخواهم کرد.
مسئولان محترم؛
بنا به دستور آن مرکز ماموران لباس شخصی شهر سقز در تاریخ ۸/۲/۹۴ به نیابت از وزارت مربوطه بدون هماهنگی و به طور غیر قانونی وارد منزل مسکونی ما شدند یعنی بدون اینکه زنگ خانه ما را به صدا درآورند و خود را بعنوان ماموران امنیتی معرفی کنند، وارد حریم خصوصی خانواده ما شدند!! این مسله زیاد برای شخص من مهم نیست چون ما به این بی قانونی از طرف آن وزارت عادت کردیم و اگر روزی این را لمس و یا مشاهده نکنیم احساس می کنیم که وزارت اطلاعات استان کردستان تعطیل است و هیچ گونه تحرکی در آن مرکز وجود ندارد. من می خواهم در این مورد توضیحاتی بدهم که هم شما و هم مردم از آن اطلاع داشته باشند، هر چند که شما ها از ان اطلاع دارید.
ماجرا از این قرار است؛
چند ساعت قبل از دستگیر کردنم، یک نفر با من تماس گرفت، از صدای این شحص مشخص بود که مامور وزارت اطلاعات است. آن شخص پشت تلفن گفت ” من با آقای محمود صالحی کار دارم” من خودم پشت خط بودم و در جواب شخص مورد نظر گفتم من محمود صالحی هستم. آن شخص فرمودند” من کارگر اخراجی هستم و در اداره کار شکایت کردم وامروزاداره کار برای من رای صادر کرده است. می خواهم آن رای را به شما نشان دهم تا شما نظر دهید که به آن رای اعتراض کنم یا خیر” . من در جواب به اصطلاح کارگر اخراجی گفتم، من در خدمت شما هستم می توانید مدارک خود را پیش من بیاورید. کارگر اخراجی گفت” کجا باید بیایم” ؟ منزل “کارگر اخراجی شما درمنزل تشریف دارید؟” بلی من منزل هستم. گوشی را قطع کرد و قرار بود به منزل ما بیاید.( که هیچ وقت نیامد) وقتی گوشی را قطع کرد از ادبیاتش متوجه شدم که آن فرد کارگر نبود.
مسئولان محترم وزارت اطلاعات استان کردستان؛
بعد از این ماجرا چند ماشین از نیروهای شما منزل مسکونی ما را زیر نظر می گیرند و منتظر آن می مانند تا مهمانی برای ما بیاید و هر زمان ما برای مهمان د ر را باز کنیم، انان نیزبدون هماهنگی و به قول خودشان ضربتی وارد منزل ما شوند. بعدازظهر روز ۸/۲/۹۴ یکی از کارگران خباز بنام علی اسماعیلی به خانه ما مراجعه می کند. وقتی علی از ماشین پیاده می شود و زنگ درب منزل ما را می زند بلافاصله نیروهای شما که تا آن مدت در کمین بودند خود را به مهمان ما می رسانند و همزمان وقتی درخانه را باز کردیم ، افراد شما علی را که مهمان ما بود با تهدید و زور او را از آن محل دور می کنند و خودشان بدون هماهنگی وارد منزل ما شدند.
شخص من د ر حیاط مشغول آبیاری باغچه بودم که زنگ منزل به صدا درآمد. از همسرم نجیبه سئوال کردم. نجیبه کیست؟ نجیبه جواب داد” علی اسماعیلی همان کارگر خباز که در تعاونی مسکن زمین دارد”. نجیبه در را باز کرد و من منتظر آمدن علی بودم که یک مرتبه ۴ نفر مامور لباس شخصی را در مقابل خود دیدم.
مسئول ماموران لباس شخصی خیلی انسان با ادب و محترمی بود. با هم سلام و علیک کردیم و از من اجازه گرفت تا وارد خانه شویم. حتی آن شخص یعنی همان مسئول نیروها به خود اجازه نداد تا جلو من وارد منزل شود. وقتی وارد هال شدیم همان مسئول خیلی مودبانه از من خواست تا در یکی از اتاق ها بنشینیم با هم صحبت کنیم. ما وارد یکی از اتاق ها شدیم و به محض ورد ما به آن اتاق چند ماموری که با خود آورده بود مثل سربازان اسرائیلی که چطور به خانه و کاشانه مردم بی دفاع فلسطین تعرض می کنند و هر چیزی جلو دستشان باشد از بین می برند به اتاق های دیگر منزل ما یورش بردند بخصوص اتاق خواب من.
نیروهای اعزامی شما هر چیزی جلو دستشان بود از جمله فیش آب، برق، تلفن ، گاز، پرونده پزشکی من و خانواده ام، کیس کامپیوتر، مدارک و پرونده کارگران اخراجی، پرونده مربوط به شرکت تعاونی مصرف کارگران خباز، کتاب، بایگانی وپرونده های مربوط به تعاونی مسکن کارگران سقز و حومه، چند عدد تابلو که به دیوار نسب کرده بودیم، دفتر تلفن، مدارک کارشناسی زمین های که مربوط به تعاونی مسکن کارگران سقز و حومه ، بایگانی های دیگری که امار مشخص آن در دست نیست و آلبوم خانوادگی .
ماموران شما کلیه این مدارک و اسناد را به داخل چند کیسه پلاستیکی زباله انداختند و آن را به تاراج بردند. آن مدارک و بایگانی شخصی که در منزل مسکونی من به دست نیروهای وزارت شما به تاراج رفت هیچ گونه ارتباتی با جرم من نداشته و ندارد.
مسئولان محترم وزرات اطلاعات استان کردستان توجه شما را به ماده ۱۴۶ قانون آئین دادرسی کیفری مصوب سال ۱۳۹۴ جلب میکنم.( هر چند می دانم که شما ها قانون این کشور را قبول ندارید)
ماده ۱۴۶: از اوراق، نوشته ها و سایر اشیای متعلق به متهم، فقط انچه راجع به جرم است تحصیل و در صورت لزوم به شهود تحقیق ارائه می شود. بازپرس مکلف است در مورد سایر نوشته ها و اشیای متعلق به متهم با احتیاط رفتار کند، موجب افشای مضمون و محتوای غیر مرتبط آنها با جرم نشود، در غیر این صورت وی به جرم افشای اسرار محکوم می شود.
سئوال؛
۱- مامورانی که به منزل ما حمله کردند کدامشان بازپرس بودند؟
۲– مدارکی که ماموران شما به تاراج بردند کدام یک از آن مدارک مرتبط به جرم من است؟ چون به استناد رای صادره از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی سنندج اتهام من عضویت در کومه له حزب کمونیست ایران و کمیته هماهنگی بوده که هیچ وجاهت قانونی ندارد.
۳– طبق قانون باید کلیه اشیای که از متهم به دست می آید، در حضور خود متهم و یا فردی از خانواده او در دو برگ صورتجلسه گردد و یک برگ از صورتجلسه در اختیار خانواده متهم قرار گیرد. تا خانواده متهم و یا خود متهم بعد از آزادی با توجه به صورتجلسه تنظیمی درخواست اموال خود کند. آن صورتجلسه کجاست؟
قابل ذکر است که درچند ماه گذشته اکثریت اوراق و پرونده های که در منزل ما توسط ماموران شما به تاراج رفته بود، در چند نوبت آن را به خانواده من تحویل دادند. اما اسنادی که مربوط به شرکت تعاونی مسکن کارگران سقز و حومه است در میان آن مدارک وجود ندارد. نگهداری مدارک شرکت تعاونی مسکن در وزارت اطلاعات چه سودی برای آن مرکز دارد؟. آیا به نظر شما ها که این همه ادعای خدمت به مردم را دارید، نگهداری ان مدارک که هیچ ربطی به شما ومورد اتهامی من ندارد، چه توجه قانونی دارد؟.( تا این تاریخ هنوزآن را پس ندادید)
من شخصا” به این نتیجه رسیده ام که شما ها از یک عده سود جود دفاع و حمایت می کنید. چون من علیه هیئت مدیره تعاونی مسکن شکایت کرده بودم و دقیقا” همان روز که جلسه دادگاه برگزارشد، قاضی اعلام می کند که باید شخص من ( محمود صالحی) در دادگاه حضور یابم. اما دقیقا” همان روز توسط نیروهای شما دستگیر و روانه زندان شدم!!
آیا به نظر شما ها که همگی تحصیلکرده و دانشگاه رفته هستید، چه کسی جرم مرتکب شده است؟ ما کارگران که خواستار زندگی بهتر هستیم ؟ یا شما ها که از دسترنج ما کارگران در ماه میلیون ها تومان حقوق دریافت می کنید و هر روز بدون هیچ دلیل قانونی از طریق تلفن ما را تهدید می کنید و یا به منزل مسکونی ما حمله می کنید و یا از بی عملی خودتان علیه ما پرونده سازی می کنید؟
آیا چه کسی قانون را زیر پا گذاشته است ما؟ یا شما ها که مجریان قانون هستید؟
در پایان خواستار بازپس دادن کلیه مدارک مربوط به شرکت تعاونی مسکن کارگران سقز و حومه و آلبوم عکس های خانوادگی هستم.
با کمال احترام محمود صالحی
۳۰/۱۰/۹۴
 mahmood salehi

۱۳۹۴ بهمن ۲, جمعه

ادامه‌ی بی‌خبری از هفت شهروند بازداشت‌شده در استان گلستان

حسین مرادی
 به نقل از فعالین بلوچ، بیست و سوم مهر ماه ماموران وزارت اطلاعات ۷ نفر از فعالان مذهبی ساکن استان گلستان را بازداشت کردند که تا کنون هیچ خبری از وضعیت آنها به دست نیامده است.
این بازداشت شدگان تا این لحظه، نه با خانواده خود تماس و ملاقاتی داشته اند، نه از محل نگه داری آنها اطلاع رسانی شده و نه حتی اتهام آنها اعلام شده است.
خانواده این بازداشت شدگان به هر ارگانی مراجعه می کنند بی جواب گذاشته می شوند. تنها یک بار به آنها گفته شده که در مشهد هستند که در این موضوع هم “اطمینانی” به خانواده داده نشده است.
اسامی هفت تن عبارتند از:
۱. مولوی عبدالرحیم گرگیج
۲. مولوی عبدالحکیم گرگیج
۳. مولوی جمعه گرگیج
۴. مولوی محمد بلوچ
۵. مولوی علیرضا اشترک فرزند جمعه، امام جماعت روستای قراول ازتوابع شهرستان کلاله
۶. ابراهیم زرین
۷. محمد ترکمن

 bazdasht

یک زندانی سیاسی زندان ارومیه در آستانه آزادی دوباره محکوم شد

حسین مرادی
 شعبه‌ی دوم دادگاه انقلاب اسلامی ارومیه، یوسف کاکه ممی را به اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی، به پنج سال حبس تعزیری محکوم کرده است.
این اتهامات به دلیل ارتباط این زندانی با رسانه‌ها، خبررسانی، نامه‌نگاری و از جمله نامه به احمد شهید، گزارشگر ویژه‌ی سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، وارد شده است.
حکم، روز گذشته در زندان و در حالی ابلاغ شده که تنها هفت ماه به پایان حبس نه‌ساله‌ی این زندانی باقی مانده و قرار بود در مردادماه سال آینده آزاد شود.
یکی از نزدیکان آقای کاکه ممی گفت که او در هیچ یک از مراحل دادرسی وکیل نداشته و مدت ها در انفرادی اداره اطلاعات ارومیه تحت فشار و بازجویی بوده و در بازپرسی و دادگاه هم همه‌ی اتهامات را رد کرده است.
یوسف کاکه ممی در خردادماه امسال به انفرادی های وزارت اطلاعات زندان ارومیه منتقل و در دوم تیرماه به اتهام تبلیغ علیه نظام و ارتباط با رسانه های بیگانه به شعبه شش بازپرسی دادسرای ارومیه احضار شد. این احضاریه در حالی به زندان ارومیه ابلاغ شد که او در انفرادی وزارت اطلاعات بود.
یوسف کاکه ممی، شهروند مهابادی است که در سال ۱۳۸۶، بازداشت و به اتهام ارتباط و همکاری با پژاک، به ۹ سال زندان محکوم شد. او هم اینک هفت ماه مانده به آزادی اش در بند دوازده زندان ارومیه محبوس است.

 zendan urmie

۱۳۹۴ دی ۳۰, چهارشنبه

پسر یک زندانی سیاسی در تهران بازداشت شد

حسین مرادی
روز گذشته علیرضا منصوری، متولد ۱۳۶۰ فرزند محمدعلی (پیروز) منصوری، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجائی شهر با هجوم نیروهای امنیتی به محل کار خود بازداشت شده و به مکانی نامعلوم منتقل شده است.
خانم ایران منصوری خواهر علیرضا و دختر محمد علی منصوری با اعلام این خبر به خبرنگار هرانا گفت که نیروهای امنیتی پس از بازداشت برادرش به منزل وی نیز مراجعه کرده و پس از تفتیش کامل منزل کامپیوتر، تمامی گوشی های تلفن همراه و وسائلی دیگر را با خود برده اند.
اتهامات و دلایل بازداشت علیرضا منصوری هنوز اعلام نشده است.
محمدعلی (پیروز) منصوری، زندانی سیاسی در وضعیتی هشتمین سال حبس خود در زندان رجائی شهر را سپری میکند که در این هشت سال از مرخصی محروم بوده و همچنین در معرض بیماری های مختلف است.
محمدعلی منصوری شهریور ۱۳۸۶ بازداشت شد. شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی او را به اتهام ارتباط و همکاری با سازمان مجاهدین به ۱۷ سال زندان، تبعید به زندان رجایی شهر کرج و ۱۵۰ هزار تومان جریمه‌ی نقدی محکوم کرد که در دادگاه تجدیدنظر هم تأیید شد.
محمدعلی منصوری در سال‌های ۱۳۶۰ نیز به اتهام مشابه زندانی شده بود.
 alireza mansoori

حسین رونقی با معرفی خود به دادستانی راهی اوین شد

حسین مرادی
  پدر حسین رونقی با تأیید خبر گفت پسرش پس از مراجعه به دادستانی بازداشت شده است. حسین رونقی ملکی در صفحه‌ی شخصی اش هم اعلام کرده بود که روز چهارشنبه خود را به دادستانی تهران معرفی می‌کند.
دادستان تهران در بیست و نهم آذرماه طی اخطاریه‌ای به وثیقه‌گذار حسین رونقی، اعلام کرده بود که چنانچه وی خود را ظرف یک ماه آینده به زندان معرفی نکند، وثیقه‌‌اش ضبط خواهد شد.
آقای رونقی با اعلام این خبر و انتشار نامه‌ی اخطاریه در صفحه اینستاگرامش نوشت: “اصرار برای بازگرداندن من به زندان آن هم در چنین شرایطی و با توجه به وضعیت من غیرقابل درک و غیرقانونی است در صورتی که بر اساس ماده ۵۰۲ آ.د.ک و آزادی مشروط می توانند من را بیرون از زندان نگه دارند. این در حالی است که پزشکان بازرسی سازمان زندان ها نیز گفته اند شرایط زندان برای نگهداری یک زندانی با شرایط من به هیچ عنوان مناسب نیست و خطرات زیادی دارد.”
حسین رونقی چهارشنبه ۲۷ خرداد ماه، با عود بیماری و نظر پزشکان، به قید وثیقه و برای ادامه درمان، از بند هفت زندان اوین به مرخصی درمانی اعزام شده بود.
او که پیشتر به دلیل مشکلات حاد کلیوى و خطر از دست دادن کلیه از بند ٣۵٠ اوین آزاد شده بود، در اسفندماه سال گذشته به دلایلى نامشخص مجددا احضار و راهى زندان اوین شد.
حسین رونقی ملکی فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس، درتاریخ بیست و دوم آذر ماه ۱۳۸۸ بازداشت شد.
شعبه‌ی ۲۶ دادگاه انقلاب پس از گذشت ۱۰ ماه از بازداشت در بند دو-الف اوین، در تاریخ سیزدهم مهر ماه ۱۳۸۹ او را به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم کرد. اتهامات او در دادگاه «عضویت در شبکه ایران پروکسی، توهین به رهبری و توهین به رئیس جمهوری» عنوان شد.
این حکم در شعبه‌ی ۵۴ دادگاه تجدید نظر تأیید شد و حسین رونقی پس از آن به بند ۳۵۰ اوین منتقل شد.

 hossein-ronaghi4

۱۳۹۴ دی ۲۹, سه‌شنبه

دوازده محکوم به اعدام در رجایی شهر به انفرادی منتقل شدند

حسین مرادی
 همگی محکومین به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم شده‌اند و در صورت عدم جلب رضایت شاکیان، طی روزهای آینده اعدام خواهند شد.
این گروه از زندانیان پیش از این در نوزدهم دی‌ماه به انفرادی منتقل شده بودند ولی به دلایل نامشخصی اجرای احکام آنها متوقف شد و به بند بازگشتند.
حسین معینی، ناصر کریم‌ نژاد، مهدی کاهه، رضا تیموری، جواد صادقی، عباد محمدی، مصطفی اجلالی، سجاد نعمتی و زندانی با نام کوچک انوش، از جمله اسامی اعلام شده که راهی سلول‌های انفرادی شده‌اند.
مسئولین و ارگان‌های رسمی قوه قضائیه تا کنون درباره ی پرونده‌ی این زندانیان اطلاع‌رسانی نکرده‌اند.

 edam rajayi shahr

شاعر کاشانی به هیجده ماه حبس محکوم شد

حسین مرادی
 محمد مهدوی فر، شاعر اهل آران و بیدگل که در آذر ماه سال جاری در شعبه ۱۰۵ کیفری دو دادگستری کاشان محاکمه شده بود، به اتهام “نشر اکاذیب” به یک سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد.
در این حکم که روز گذشته به آقای مهدوی فر ابلاغ شده، اتهامات وی “نشر اکاذیب” و “جریحه دار نمودن عفت عمومی” عنوان شده است.
محمد مهدوی فر در دادگاه خود از داشتن وکیل محروم بوده و در دادگاهی پنج دقیقه ای، هیچ سوالی از وی در ارتباط با شعر یاد شده و مفاد شکایت پرسیده نشده است.
آقای مهدوی فر اواخر مهرماه امسال به دادگاه احضار شده بود.
محمد مهدوی فر، شاعر اهل آران و بیدگل پس از سرودن یک مثنوی ۳۲ بیتی به نام “الفبا” در سال گذشته و خواندن آن در انجمن های ادبی شهر کاشان، توسط شعبه دو بازپرسی آران و بیدگل (به نیابت از شعبه هم عرض بازپرسی در کاشان) مورد بازجویی قرار گرفت.
به گفته منابع مطلع به خبرنگار هرانا، اطلاع دهنده این شعر به دستگاه های قضایی و امنیتی بسیج سپاه کاشان بوده و شاکی آقای مهدوی فر اطلاعات سپاه کاشان است.
گفتنی است پیشتر اتهاماتی چون تشویش اذهان عمومی. جریحه دار کردن اذهان عمومی. تبلیغ بر علیه نظام و توهین به مسئولین مملکت به مانند جنتی و خلخالی به وی تفهیم شده بود.
متن حکم دادگاه بدوی آقای مهدوی فر که توسط ماشالله امیدالله، رئیس شعبه صد و پنج دادگاه کیفری دو کاشان صادر شده به شرح زیر است:
رأی دادگاه:
در خصوص اتهام آقای محمد مهدوی فر فرزند مصطفی مبنی بر نشر اکاذیب، دادگاه با بررسی اوراق پرونده اعم از گزارش واصله، متن اشعار مرقوم شده توسط متهم، اقراریه مقرون به واقع متهم، کیفرخواست صادره از ناحیه دادسرا، بزه انتسابی علیه نامبرده محرز و مسلم می باشد. لذا به استناد ماده ۶۹۸ از قانون تعزیرات نامبرده را به تحمل یکسال و نیم حبس تعزیری محکوم می نماید. رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض در مرجع محترم تجدید نظر استان اصفهان می باشد.
تصویر حکم محمد مهدوی فر صادره توسط شعبه ۱۰۵ کیفری دو کاشان:
mahdavifar dadname    mohammad mahdavifar

۱۳۹۴ دی ۲۸, دوشنبه

یک زندانی دیگر در ارومیه به انفرادی منتقل شد

حسین مرادی
 رحمان رشیدزاده روز پنجشنبه بیست‌وچهارم دی‌ماه اعتصاب غذایش را اعلام کرد و بعدازظهر همان روز به انفرادی منتقل شد.
آقای رشیدزاده در بند سیزده زندان ارومیه نگهداری می‌شود و از مسئولین زندان خواسته است که بنا بر اصل تفکیک جرائم او را به بند زندانیان سیاسی منتقل کنند.
رحمان رشیدزاده شهروند کرد اهل ارومیه اوایل شهریورماه امسال بازداشت شد. او به اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی به سه سال حبس محکوم شده است.
این زندانی در آذرماه از سوی زندانیان با جرائم خشن مضروب شد و پس از شکایت از مسئولین زندان به انفرادی منتقل شد.
مصطفی سبزی دیگر زندانی سیاسی زندان ارومیه نیز از بیست و سوم دی‌ماه به دلیل اعتراض و اعلام اعتصاب غذا در انفرادی است.
بهمن دالایی میلان و رئوف محمدعلی، دو زندانی دیگر زندان ارومیه نیز اوایل دی‌ماه به دلایل مشابه و در اعتراض به عدم اجرای تفکیک جرایم راهی سلول انفرادی شده بودند. بهمن دلایی میلان پس از انفرادی به بند سیاسی منتقل شد ولی رئوف محمدعلی همچنان در بند ۵ موسوم به روان‌درمانی نگهداری می‌شود.
بیست و هفت زندانی سیاسی زندان ارومیه هم‌اینک بر خلاف اصل تفکیک جرائم در بندهای عادی نگهداری می شوند.

 zendan urmie

انجمن آزادی بیان موسیقی خواستار تبرئه سه هنرمند ایرانی شد

حسین مرادی
انجمن آزادی بیان موسیقی “فری میوز” به همراه نه سازمان حقوق بشری با ارسال نامه‌ای به رئیس قوه قضاییه ودیگر مقامات ایرانی خواستار تبرئه دو موسیقی‌دان، مهدی رجبیان، یوسف عمادی، و حسین رجبیان فیلم‌ساز شدند.
 اوله ریتوف، مدیر اجرایی فری میوز، در این نامه نوشته است: “بدون شک سرکوب آزادی بیان در ایران نشان دهنده درگیری‌های داخلی بین حسن روحانی، رییس جمهور و گروههای محافظه کار مانند سپاه است که به نظر می‌رسد در تلاش برای کنترل وزارت فرهنگ و ارشاد هستند.”
“ایران هر چه اعتبار ایران از گفتگوهای هسته‌ای به دست آورده با شیوه‌های بی رحمانه دستگیری و ارعاب هنرمندان، رسانه‌ها و جامعه مدنی از دست می‌دهد.”
“من از شما می‌خواهیم که اقدامات لازم و فوری با توجه به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی برای تبرئه این سه هنرمند انجام شود.”
این سه هنرمند هم‌اینک منتظر رای دادگاه تجدید نظر اند که اول دی‌ماه در شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر به ریاست قاضی بابایی برگزار شد. آنها در مهرماه و در دادگاه نخست، از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهامات “تبلیغ علیه نظام” و “توهین به مقدسات” هر کدام به شش سال حبس و جریمه‌ی نقدی محکوم شده بودند.
 “دادگاه بدوی چند دقیقه بیشتر طول نکشیده و اصلا حضور وکیل بی معنی بود و تجدید نظر هم هیچ راه به دفاع نداده است.”
به اعتقاد مشاورین حقوقی هرانا، با توجه به تغییرات قانون مجازات جدید درباره تعدد جرائم، حکم شش ساله این هنرمندان، قانونا باید در مرحله‌ی تجدیدنظر به ۵ سال کاهش یابد ولی احتمال تخفیف بیش از این، کم به نظر می رسد.
مهدی رجبیان، حسین رجبیان و یوسف عمادی، در مهرماه ۱۳۹۲ بازداشت شدند و پس از بیش از دو ماه انفرادی و بازجویی در بند دو-الف سپاه، با تودیع وثیقه‌ی ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شدند. به گفته‌ی یک منبع مطلع آنها در طول دوره بازجویی برای اعتراف تلویزیونی تحت فشار قرار گرفته‌اند.
گفته می شود که برگ موزیک (بنیان رسمی گزارش موسیقی) تنها رسانه پخش موسیقی آلترناتیو ایران و معرفی سبک موسیقی جدید و نو بوده و در فعالیت پنج ساله اش (از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲) به طور اختصاصی منتشرکنندهٔ بیش از صد آلبوم موسیقی و هزاران تک آهنگ از هنرمندان موسیقی آلترناتیو بوده است.

 rajabiyan

۱۳۹۴ دی ۲۵, جمعه

یک زندانی در عادل‌آباد اعدام شد

حسین مرادی
  صبح روز چهارشنبه بیست و سوم دی‌ماه زندانی به نام هوشنگ زارع در محوطه‌ی زندان عادل‌آباد شیراز به دار آویخته شد.
هوشنگ زارع به اتهام قتل جوانی در پارک فضیلت شیراز در مردادماه سال ۱۳۹۲ بازداشت و به قصاص محکوم شده بود.
یکی از بستگان آقای زارع به گزارشگر هرانا گفته است که محکوم در زمان بازداشت کمتر از هیجده سال بوده است، همچنین گفته می شود که دو زندانی دیگر نیز روز چهارشنبه به همراه هوشنگ زارع در زندان عادل آباد به دار آویخته شدند.
مسئولین و ارگان های قضایی تا کنون درباره ی اعدام در زندان عادل آباد اطلاع رسانی نکرده اند.

hooshang zare 3

بلاتکلیفی مطلب احمدیان در زندان سنندج

حسین مرادی
 مطلب احمدیان که جهت رسیدگی به اتهام مشارکت در قتل از زندان سقز به زندان سنندج منتقل شده است، علیرغم گذشت ۵ سال از زمان بازداشت همچنان درباره این پرونده حکمی دریافت نکرده است.
قرار بود دادگاه این زندانی در چهاردهم مهرماه برگزار شود که به به دلایل نامشخصی برگزار نشد و تاریخ جدیدی نیز برای دادگاه جدید تعیین نشده است.
مطلب احمدیان، ۳۱ ساله اهل بانه، در سیزدهم مهرماه ۱۳۸۹ بازداشت و پس از حدود ۲۳۰ روز تحمل انفرادی، به اتهام محاربه از طریق عضویت در احزاب کرد به ۳۱ سال حبس و تبعید به زندان میناب محکوم شد، وی همچنین طی پرونده جداگانه ای با اتهام مشارکت در قتل روبرو شده است که علیرغم گذشت بیش از پنج سال هنوز حکمی برای آن صادر نشده است، اتهامی که وی آن را رد کرده است.
این زندانی هم اینک در حال تحمل ششمین سال حبس در زندان سنندج نگهداری می شود.

 motalleb ahmadian

۱۳۹۴ دی ۲۴, پنجشنبه

وخامت وضعیت آتنا دائمی در بند زنان زندان اوین

حسین مرادی
 سه شنبه شب گذشته و در پی بالا رفتن فشار خون، ضربان نامنظم و تپش قلب و تنگی نفس ناشی از آن، آتنا دائمی به صورت اورژانسی به بهداری این زندان انتقال داده شده و پس از تجویز قرص زیرزبانی به بند بازگردانده می شود. درپی عدم حل مشکل و وخامت وضعیت جسمانی وی، این فعال مدنی به بهداری زندان اوین منتقل شده و با تزریق تزریق آرامبخش به وی، این فعال مدنی دوباره به بند بازگردانده می شود.
گفته می شود که در انتقال آتنا دائمی به بهداری زندان اوین فشار وی ۱۸ بوده است.
همچنین روز چهارشنبه همین هفته و در پی اعزام این فعال مدنی به دندانپزشکی، وی با مشکل فشار خون بالا مواجه شده است. خانواده‌ی وی گفته اند که مشکل دوبینی و سردرد این فعال مدنی نیز همچنان وجود دارد.
لازم به ذکر است که پرونده این فعال مدنی محبوس در زندان اوین همچنان بلاتکلیف است و با وجود ارجاع پرونده وی به شعبه ۳۶ تجدیدنظر، به دلیل کمبود قاضی به این پرونده رسیدگی نمی شود.
با وجود درخواست مرخصی خانواده آتنا دائمی برای وی، به ایشان اعلام شده که به دلیل عدم صدور حکم قطعی امکان اعزام به مرخصی وجود ندارد. همچنین خانواده این فعال مدنی زندان تقاضای مرخصی درمانی برای وی کرده اند که با آن نیز موافقت نشده است.
لازم به ذکر است که خانواده دائمی در مدت بازداشت وی از ارگانها و مراجع قانونی، اجرایی و قضایی چون نمایندگان مجلس، معاون ریاست جمهوری و کمیسیون حقوق بشر اسلامی استمداد طلبیده اند، اما تا کنون هیچ کمکی به ایشان نشده است.
آتنا دائمی ۲۷ ساله، بیست و نهم مهرماه سال ۹۳ بازداشت و ۸۶ روز در سلول انفرادی بند دو الف تحت بازجویی بود. خانم دائمی در تاریخ ۲۸ دی ماه ۱۳۹۳ به بند زنان زندان اوین منتقل و پس از چندین بار به تعویق افتادن جلسه دادگاه نهایتاً در تاریخ ٢٣اسفند ٩٣در دادگاهی به ریاست قاضی مقیسه، قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران در حضور وکیل خود و دیگر متهمین این پرونده به نامهای امید علی شناس، ئاسو رستمی و علی نوری برگزار و وی به دلیل فعالیت های مدنی مسالمت آمیز، به اتهام تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و اختفای ادله جرم، به ۱۴ سال زندان محکوم شد. این حکم برای تجدیدنظر به شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر ارسال شده و تا لحظه تنظیم این گزارش نتیجه ای سوی این دادگاه اعلام نشده است.
دادنامه صادره علیه این فعال مدنی که تصاویر آن از سوی هرانا منتشر شد، حاوی اشتباهات فاحش حقوقی است که در صورت رسیدگی جدی و دقیق احتمال تغییر حکم را در دادگاه تجدید نظر تا حد زیادی افزایش خواهد داد.
گفتنی است که سازمان عفو بین الملل خواستار ازادی بی قید و شرط آتنا شده بود که البته هیچ پاسخی از مقامات قضایی و حقوق بشری در داخل ایران دریافت نشده است.

 atena daemi 1

شانزده سال حبس بدون مرخصی

حسین مرادی
شانزده سال از حبس بدون مرخصی عمر فقیه پور، زندانی سیاسی کرد محبوس در زندان رجائی شهر می گذرد و با وجود داشتن حق برخورداری از مرخصی و یا عفو، وی همچنان بدون مرخصی در این زندان محبوس است.
این زندانی سیاسی سال ۱۳۷۸ بازداشت و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و محاربه ازطریق ارتباط با حزب دموکرات کردستان، در دادگاه انقلاب مهاباد به اعدام محکوم شده بود و سپس در رای دادگاه تجدید نظر، حکم وی با یک درجه تخفیف به حبس ابد کاهش یافته است.
وی در زمان بازداشت دختری سه ساله داشته که امروز و با گذشت ۱۶ شانزده سال حتی یک روز هم در خانه و در کنار خانواده خود نبوده است.
عمر فقیه پور پس از بازداشت و صدور حکم در زندان‌های پیرانشهر، مهاباد و ارومیه نگهداری و سپس به زندان رجایی شهر منتقل شده است.
«بهمن احمدی امویی»، روزنامه نگاری که پنج سال در زندان بوده و با گذراندن دوران کامل محکومیت خود آزاد شده است، پیشتر در نامه‌ای از زندان به همسرش درباره «فقیه‌پور» نوشته بود: «سال‌هاست ملاقاتی ندارد، تصویر ثابت او در بند این است؛ همیشه ساکت روبروی تلویزیون نشسته و درحالی که فیلم و سریال‌های تلویزیون جمهوری اسلامی را نگاه می‌کند با قلاب‌هایی که تند و تند حرکتشان می‌دهد، کیف و کمربند می‌بافد تا هزینه زندگی خود در زندان را تأمین کند.»

 OMAR FAGHIHPOOR RAJAYISHAHR 1

۱۳۹۴ دی ۲۳, چهارشنبه

نامه سه فعال صنفی به رئیس‌جمهور

حسین مرادی
 چند تن از فعالان صنفی معلمان در رابطه با مساله معلمان زندانی نامه ای به رئیس جمهور نوشته اند. متن نامه را که حقوق معلم و کارگر منتشر کرده است، در ادامه می‌خوانید:
“به نام خداوند جان و خرد
فبشر عباد الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه
رئیس جمهور محترم!
بدون هیچ شک مطلعید که معلمان زندانی، به جرم پیگیری حقوق معلمان و دانش آموزان، و به جرم آنچه که بر اساس نص صریح قانون اساسی که حق طبیعی شهروندی محسوب می شود، پشت دیوارهای زندان محبوسند.
برما و همگان نیک روشن است که این معلمان دلسوز ترین افراد در نظام آموزش پرورش کشورند و اگر انتقاداتی به سیستم آموزش کشور وارد نموده اند از سر دلسوزی و به قصد اصلاح بوده است.
رسول بداقی، اسماعیل عبدی، علی اکبر باغانی، علیرضا هاشمی اکنون در زندان به سر میبرند و محمود بهشتی لنگرودی و تعدادی از فعالان صنفی در مرحله ی تشکیل دادگاه و منتظر صدور حکم وباوثیقه آزادند.
معلمان کشور بر مبنای شعار های انتخاباتی شما مبنی بر آزادی تشکل ها، همچنین بهبود وضعیت آموزشی و… به شما رای دادند .
وزیر محترم آ.پ با شعار تغییر فرهنگ امنیتی به امنیت فرهنگی به روی کار آمد،
اما آنچه امروز شاهدیم ، عمل نشدن شعارهای دولت محترم تدبیر امید در حوزه ی فرهنگ است .
محکومیت رسول بداقی به سه سال حبس پس از گذراندن ۶ سال حبس بدون مرخصی، موجبات نگرانی خیل عظیم فرهنگیان گردیده است.
رسول بداقی در حالی که در شش سال گذشته تمام مدت در زندان بوده و حتی یک ساعت هم مرخصی نداشته، به سه سال حبس دیگر محکوم شده است.
سوال ما اینست: “چگونه معلمی که در دیوارهای زندان محبوس است و ۶ سال تمام فریاد دادخواهیش شنیده نمی شود می تواند مجرم باشد؟
آیا زمان آن نرسیده که صدای مظلومیت بداقی و همسر و سه فرزندش را بشنوید؟
فرزندان کوچک بداقی دوساله بودند که پدرشان به زندان رفت و اکنون این دو دختر بدون اینکه طعم آغوش پدر را در قریب به هفت سال گذشته بچشند پا به نه سالگی گذاشته اند. ماههاست که این خانواده چشم به در دوخته اند و منتظر آزادی پدرشان هستند.
وضعیت اسماعیل عبدی نیز نگران کننده است چرا که عبدی ماههاست در بازداشت موقت به سر می برد. دبیر کل کانون صنفی معلمان پس از بازداشت در ۶ تیرماه بدون برگزاری دادگاه همچنان در بازداشت است .
او پس از گذراندن روزهای متوالی در سلول های انفرادی و بازجویی های طولانی اکنون ماههاست که بدون ابلاغ هیچ حکمی در اوین به سر می برد. همسرو سه فرزند خردسال اسماعیل عبدی بلاتکلیف هستند.
علی اکبر باغانی از دلسوزترین ومسؤلیت پذیرترین شهروندان این کشوراست. فرزندان باغانی برای دفاع از حرم میجنگند و پدرشان در زندان گوهر دشت هم بند سارقان و …. است.
خواسته ی بهشتی برگزاری دادگاه عادلانه با حضور وکیل و هیات منصفه است. که انتظار میرود مسؤلین محترم در قوه ی قضاییه به این موضوع توجه داشته باشند . زیرا این درخواست همه ی فعالان در تشکل های صنفی سراسر کشور میباشد.
ما از شما به عنوان رییس دولت میخواهیم برای یک بار هم که شده در این مسأله ورود کنید و مساله ی معلمان زندانی را حل نمایید.
ما خواستار آزادی سریع و بی قید و شرط آنها هستیم و از شما میخواهیم در این خصوص از هیچ تلاشی فروگذار ننمایید.”
امضا کنندگان:
اسکندر لطفی
رضا مسلمی
نبی الله باستان فارسانی

 bazdasht

بازداشت و بی‌خبری از یک شهروند بوکانی

حسین مرادی
 این شهروند بوکانی چهارشنبه شب گذشته شانزدهم‌ دی‌ماه بازداشت شد و با گذشت شش روز هنوز هیچ تماسی نداشته و خانواده‌اش از اتهامات و محل نگهداری وی بی‌اطلاع اند.
یکی از اعضای خانواده‌ی آقای سیدزاده گفته است که وی در ارتباط با فعالیت‌های مذهبی اهل سنت بازداشت شده است.
کاوه سیدزاده، ۲۹ ساله و متأهل، پیش از این نیز سابقه‌ی بازداشت ۹ ماهه با اتهامات مشابه را داشته است.

 bazdasht

۱۳۹۴ دی ۲۱, دوشنبه

انتقال چهار محکوم به اعدام به انفرادی در ندامتگاه مرکزی کرج

حسین مرادی
چهار زندانی به نام‌های سیدحمید حاجیان، حسین طوطیان‌نوش، مصطفی جمشیدی و محسن نصیری، امروز یکشنبه بیستم دی‌ماه راهی سلول‌های انفرادی زندان ندامتگاه مرکزی کرج شدند.
هر چهار زندانی با اتهامات مرتبط با مواد مخدر به اعدام محکوم شده‌اند و قرار است حکم آنان طی روزهای آینده اجرا شود. مسئولین و ارگان‌های قضایی درباره‌ی پرونده‌ی این محکومین اطلاع‌رسانی نکرده‌اند.
در یک ماه گذشته روند اجرای احکام اعدام و قصاص در سراسز کشور، سیر صعودی به خود گرفته است.
اعدام محکومین با جرائم مرتبط با مواد مواد مخدر در حالی افزایش یافته است که به تازگی طرحی برای کاهش مجازات اعدام برای جرائم مواد مخدر در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس مطرح شده است، پیش از این لایحه ای از سوی قوه‌ی قضائیه به همین منظور به مجلس ارائه شده بود که سرنوشت آن مشخص نشد.

 nedamatgahe karaj

۱۳۹۴ دی ۲۰, یکشنبه

لیست اسامی زندانیان امنیتی-سیاسی زندان زاهدان

حسین مرادی
  اغلب این زندانیان که فاقد حکم قطعی و در بازداشت به سر می‌برند، در مراحل مختلف دادرسی امکان دسترسی به وکیل تعیینی نداشته‌ و برای گرفتن اعتراف، تحت فشار قرار گرفته اند. همچنین شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی درباره‌ی اتهامات و روند دادرسی پرونده‌های آنان، از سوی قوه قضائیه انجام نشده است.
لیست اسامی که از سوی گزارشگران هرانا، تهیه و تنظیم شده و به مرور تکمیل می‌شود، به شرح زیر است:
۱. عیدوک شه بخش فرزند محمد شاه
۲. عبدالغنی شه بخش فرزند دادشاه
۳. جلال الدین اسماعیل زهی فرزند الله یار
۴. خدارحم شه بخش فرزند دادخدا
۵. نصیر محمدزمانی پور فرزند محمد نور
۶. زبیر هوت فرزند هندوک
۷. عبدالخالق جفادار فرزند خدارحم
۸. شعیب ملازهی فرزند آزاد
۹. عبدالواحد شهنوازی که مولویه فرزند جمشید
۱۰. دوستین بلوچ فرزند موسی
۱۱. عابد بمپوری فرزند مراد بخش
۱۲. عطاءالله هوت فرزند علی
۱۳. عبدالباسط هوت فرزند عبدالکریم
۱۴. عبدالحمید کیاه زهی فرزند محراب
۱۵. بشیر بلیده فرزند عبدالطیف
۱۶. حمید رئیسی فرزند فضل الرحمان
۱۷. حسن دهواری فرزند عبدالله
۱۸. الیاس اندرزهی فرزند خداداد
۱۹. ادریس بلیده فرزند عبدالطیف
۲۰. نورمحمد نوهانی فرزند بهادر
۲۱. ابوبکر بهرام زهی فرزند احمد
۲۲. ابوبکر ملازهی فرزند مرادبخش
۲۳. داوود بهرام زهی فرزند دادمحمد
۲۴. عبدالستار بهرام زهی فرزند یار محمد
۲۵. محمدعامر بهرام زهی فرزند محمد
۲۶. عریض صادقی فرزند هاشم
۲۷. جان محمد بری فرزند کریم بخش
۲۸. محمد عظیم جلایی فرزند جلال
۲۹. ارشاد بلوچ زهی فرزند زهیر
۳۰. پیر بخش خرم فرزند نوازان
۳۱. دادرحیم بلوچ فرزند عبدالرحمان
۳۲. مسلم دهواری فرزند یعقوب
۳۳. نصیراحمد بلوچ فرزند مراد بخش
۳۴. علی نظر شه بخش فرزند محمد کریم
۳۵. نصیر برجاسک فرزند عبدالطیف
۳۶. حکمت الله شه بخش فرزند علم
۳۷. منیر احمد آسکانی فرزند عبدالرشید
۳۸. محمدعیسی شیرزهی فرزند دلمراد
۳۹. جاوید دهقان خرده فرزند محمد کریم

 liste zahedan

سیدمحمد ابراهیمی بازداشت و راهی اوین شد

حسین مرادی
 خانم آزیتا قره‌بیگلو، وکیل سیدمحمد ابراهیمی، با تایید این خبر گفت:” نه ماه از حبس ایشان باقی مانده بود و در مرخصی درمانی بودند، مدت مرخصی درمانی هم به پایان رسیده بود و چند وقت پیش هم احضاریه ای مبنی بر پایان مرخصی و لزوم معرفی برایشان آمده بود.”
به گفته ی خانم قره‌بیگلو موکلش به بند هشت زندان اوین منتقل شده است.
وثیقه گذار آقای ابراهیمی، اوایل آذرماه نامه ای دریافت کرده بود که بر اساس آن این فعال مدنی می‌بایست تا یک ماه آینده خود را به زندان معرفی کند.
سیدمحمد ابراهیمی، عضو «کمیته مادران عزادار پارک لاله»، پس از چهار سال و دو ماه تحمل حبس، شهریور ۹۳ برای پیگیری ترمیم شکستگی ۵ دندان و درمان مشکلات ریوی (تنگی نفس) و خون‌ریزی کلیه به مرخصی درمانی اعزام شده بود.
وی در زمان بازداشت درخصوص «تبلیغ علیه نظام» از طریق «ارتباط با احمد شهید و خانواده زندانیان سیاسی»، تفهیم اتهام شده بود که پرونده وی در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه در حال رسیدگی است.
آقای ابراهیمی در ٢٢ آذرماه سال ٨٩ توسط ماموران اطلاعات به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و توهین به رهبری بازداشت شده بود.

 seyed-Mohamad-Ebrahimi-saham-news1-533x400

۱۳۹۴ دی ۱۸, جمعه

مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین برای درمان بیماری های مختلف خود به درمانگاه اعزام شده است

حسین مرادی
خانم اکبری منفرد برای درمان بیماری تیروئید خود به مطب دکتر نخجوان واقع در منطقه مطهری (تخت طاووس) تهران و برای درمان بیماری چشم خود به یک چشم پزشکی در محله تهران نو اعزام شده است.
به گفته منابع هرانا خانواده وی به دنبال گرفتن وقت از دکتر روماتولوژی برای اعزام این زندانی سیاسی و بررسی بیماری های وی مرتبط با این تخصص هستند.
لازم به ذکر است که در حالی که ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی شامل حال زندانی سیاسی، مریم اکبری منفرد می شود، مسئولین امنیتی و قضایی از اعمال این ماده بر پرونده او جلوگیری می کنند و همچنین پس از اقدام برای اعاده دادرسی برای پرونده وی، شعبه ۳۸ دیوان عالی کشور پیش از تسلیم لایحه دفاعیه و معرفی وکیل توسط خانواده این زندانی سیاسی، حکم او را تائید کرده است.
گفتنی است که در صورت اعمال ماده ۱۳۴، حکم مریم اکبری منفرد به چهار سال تقلیل پیدا کرده و او می بایستی بلادرنگ آزاد شود.
همچنین به گفته همسر این زندانی سیاسی عفو مشروط نیز شامل حال وی می شود، اما از اعمال آن نیز جلوگیری می گردد.
همسر این زندانی سیاسی به خبرنگار هرانا گفته بود که پیشتر به مدت دو سال مبلغ یک میلیارد و صد و پنجاه میلیون تومان وثیقه برای حتی یک روز مرخصی همسر خود به ودیعه قرار داده بودکه امکان مرخصی همسرش حتی برای یک روز نیز میسر نشده و درتمام شش سال گذشته مریم اکبری منفرد بدون مرخصی تحمل حبس کرده است.
مریم اکبری منفرد که در دی ماه سال ۱۳۸۸ و پس از حوادث عاشورای ۸۸ بازداشت شد، در ۱۱ خرداد ۱۳۸۹ و توسط صلواتی، قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. اتهام این زندانی سیاسی محاربه از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران است. اتهامی که او بارها آن را رد کرده است.
اکبری منفرد که در زندان رجائی شهر طی دوران محکومیت می کرد، در اردیبهشت ۹۰ به همراه ۸ زن زندانی دیگر به زندان قرچک ورامین منتقل شد. او در آنجا و پس از اعتراض به شرایط زندان و نوشتن نامه های متعدد به مراجع تقلید، مسئولان نظام و احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد به بند زنان زندان اوین منتقل شد و تا امروز در آنجا تحمل محکومیت می کند.
دو برادر مریم اکبری منفرد در سالهای ۶۰ و ۶۳ به اتهام ارتباط و عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران توسط دادگاه های انقلاب در ایران اعدام شدند. برادر کوچک او و خواهر دیگرش نیز در سال ۶۷ و موج اعدام زندانیان سیاسی در تابستان آن سال اعدام شدند. اکبری منفرد پیشتر در نامه ای به احمد شهید از قول قاضی صلواتی خطاب به خود گفته بود که: “تو جور خواهر و برادرهایت را می کشی.”

 maryam akbari monfared

پانزدهمین ماه بازداشت بدون حکم قطعی آتنا دائمی

حسین مرادی
 پرونده آتنا دائمی، فعال مدنی محبوس در زندان اوین همچنان بلاتکلیف است و پس از مراجعه به شعبه ۳۶ تجدیدنظر برای تعیین تکلیف این پرونده، به خانواده وی گفته شده که برای رسیدگی باید سه قاضی حضور داشته باشند و چون شعبه ۳۶ تجدیدنظر فعلا دو قاضی دارد، امکان رسیدگی به این پرونده فعلا مقدور نیست.
همچنین از سوی خانواده این فعال مدنی در بند که همچنان با مشکلاتی چون سردرد و دوبینی در زندان تحمل حبس می کند، برای دندانپزشکی نیز مجوز اعزام گرفته شده است.
با وجود درخواست مرخصی خانواده آتنا دائمی برای وی، به ایشان اعلام شده که به دلیل عدم صدور حکم قطعی امکان اعزام به مرخصی وجود ندارد. همچنین خانواده این فعال مدنی زندان تقاضای مرخصی درمانی برای وی کرده اند که با آن نیز موافقت نشده است.
لازم به ذکر است که خانواده دائمی در مدت بازداشت وی از ارگانها و مراجع قانونی، اجرایی و قضایی چون نمایندگان مجلس، معاون ریاست جمهوری و کمیسیون حقوق بشر اسلامی استمداد طلبیده اند، اما تا کنون هیچ کمکی به ایشان نشده است.
گفتنی است که پیشتر و پس از انتشار تصاویر مربوط به اعزام پیشین او به بیمارستان در رسانه ها، ادامه درمان این فعال مدنی متوقف شده بود و مسئولین امنیتی به او و خانواده اش اعلام کرده بودند که ” شما در “خط قرمز” هستید و به همین دلیل برای اعزام ایشان به بیرون نامه و اجازه ای نمی دهیم.”
آتنا دائمی بارها پس از این رویداد برای اعزام به بیمارستان درخواست کرده بود که هر بار مسئولین امنیتی با اشاره به انتشار تصاویر این فعال مدنی زندانی که با دستنبد به بیمارستان منتقل شده بود، از اعزام او امتناع کرده و او را در “خط قرمز” دانسته بودند.
آتنا دائمی ۲۷ ساله، بیست و نهم مهرماه سال ۹۳ بازداشت و ۸۶ روز در سلول انفرادی بند دو الف تحت بازجویی بود. خانم دائمی در تاریخ ۲۸ دی ماه ۱۳۹۳ به بند زنان زندان اوین منتقل و پس از چندین بار به تعویق افتادن جلسه دادگاه نهایتاً در تاریخ ٢٣اسفند ٩٣در دادگاهی به ریاست قاضی مقیسه، قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران در حضور وکیل خود و دیگر متهمین این پرونده به نامهای امید علی شناس، ئاسو رستمی و علی نوری برگزار و وی به دلیل فعالیت های مدنی مسالمت آمیز، به اتهام تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و اختفای ادله جرم، به ۱۴ سال زندان محکوم شد. این حکم برای تجدیدنظر به شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر ارسال شده و تا لحظه تنظیم این گزارش نتیجه ای سوی این دادگاه اعلام نشده است.
بنا به اعتقاد مشاورین حقوقی هرانا، دادنامه صادره علیه این فعال مدنی که تصاویر آن از سوی هرانا منتشر شد، حاوی اشتباهات فاحش حقوقی است که در صورت رسیدگی جدی و دقیق احتمال تغییر حکم را در دادگاه تجدید نظر تا حد زیادی افزایش خواهد داد.
گفتنی است که سازمان عفو بین الملل خواستار ازادی بی قید و شرط آتنا شده بود که البته هیچ پاسخی از مقامات قضایی و حقوق بشری در داخل ایران دریافت نشده است.

 atena daemi

۱۳۹۴ دی ۱۷, پنجشنبه

یک زندانی در همدان اعدام شد

حسین مرادی
 یکی از این زندانیان، محمد جمالی فشی نام داشته که با جرائم مرتبط با مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود.
 تعداد اعدام‌شدگان بیش از این بوده ولی تا کنون نتوانسته‌اند تعداد دقیق و اسامی بیشتری احراز کنند.
منابع رسمی و مسئولین قوه‌ی قضائیه نیز درباره‌ی اعدام در همدان تا کنون اطلاع‌رسانی نکرده اند.

 zendane hamedan

تداوم مشکلات پزشکی در هفتمین سال حبس ریحانه‌ حاج‌ابرهیم دباغ

حسین مرادی
 ریحانه حاج ابراهیم دباغ، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، به بیماری کولیت روده و ناراحتی پا مبتلا است و با گذشت شش سال از بازداشت، همچنان از مرخصی محروم است.
خانم دباغ دو هفته پیش برای بررسی و درمان بیماری‌ها به بیمارستان مدرس تهران واقع در محله سعادت‌آباد اعزام شده و آزمایشات مربوطه بر وی انجام شده است.
گفتنی است که دادستانی سال گذشته برای اعزام وی به مرخصی وثیقه ای ملکی معادل ۹۰۰ میلیون تومان درخواست کرده بود که به دلیل عدم توان تامین وثیقه وی هنوز به مرخصی نیامده است.
لازم به ذکر است که به وی اعلام شده که با توجه به اتهام انتسابی وی، ایشان مشمول ماده ۱۳۴ نشده و عفو نیز شامل حالش نمی شود.
ریحانه حاج ابراهیم دباغ در عاشورای سال ۸۸ به اتهام ارتباط با گروه مجاهدین خلق دستگیر و در دادگاه نخست به ریاست صلواتی، رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد. حکم این زندانی سیاسی پس از آن در مرحله تجدیدنظر به ۱۵ سال زندان کاهش یافت.

 ریحانه حاج ابراهیم دباغ

۱۳۹۴ دی ۱۶, چهارشنبه

اعزام فرزاد مرادی نیا به بیمارستان و برگرداندن مجدد وی به زندان

حسین مرادی
 فرزاد مرادی نیا فعال کارگری و از اعضای کمیته هماهنگی، روز دوشنبه ۱۴ دی ماه به بیمارستان توحید سنندج منتقل شد، اما بلافاصله به بهانه خالی نبودن تخت به زندان مرکزی برگردانده شد.
این فعال کارگری برطبق دستور پزشک معالجش قرار بود که در این روز در بیمارستان بستری و سه شنبه تحت عمل جراحی قرار گیرد، وی از ناراحتی روده به شدت رنج می برد و نیاز فوری به عمل جراحی دارد.
فرزاد مرادی نیا در آذر ماه سال ۹۳ توسط اداره اطلاعات دستگیر شده و بعد از یک ماه بازداشت با قرار وثیقه آزاد شده و سپس در شعبه یک دادگاه انقلاب توسط قاضی سعیدی محاکمه و به ۳ سال حبس تعزیری محکوم گردید.
این فعال کارگری در تاریخ ۳ مرداد ۹۴ علیرغم بیماری دستگاه گوارش و شرایط بد جسمی جهت تحمل این حکم، به زندان مرکزی سنندج منتقل گردید.

 farzad moradi niya

یک روزنامه‌نگار در کرمانشاه بازداشت شد

حسین مرادی
 فرزاد پورمرادی روز یکشنبه سیزدهم دی‌ماه، هنگام خروج از خانه از سوی مأمورین بازداشت و پس از تفتیش منزل و ضبط برخی از وسایل به مکانی نامعلوم منتقل شد.
یک منبع مطلع در این باره به گزارشگر هرانا گفت: “دو روز پیش هنگام خروج از منزل به همراه زن و فرزندانش بود که خودرویی که که ظاهرا شش سرنشین داشت، ایشان را متوقف و بازداشت کرد و بعد از جستجوی منزل، ایشان را به همراه کامپیوتر و گوشی و حتی تبلت فرزندش با خود بردند.”

به گفته‌ی این منبع با وجود گذشت سه روز از بازداشت و بی خبری، اتهامات و دلایل بازداشت این فعال سیاسی دقیقا مشخص نیست ولی گقته می‌شود که وی از سوی اطلاعات سپاه بازداشت شده است.
این روزنامه‌نگار، اخیرا با راه اندازی یک کانال خبری در تلگرام، در حوزه‌ی انتخابات مجلس فعالیت می کرد و از سوی رسانه های تندرو محلی متهم به “براندازی و تفرقه‌افکنی” شده بود.
فرزاد پورمرادی، فعال سیاسی و رسانه‌ای، مسئول کمیته اطلاع رسانی ستاد انتخابات دکتر حسن روحانی در استان کرمانشاه در انتخابات یازدهم معرفی شده است.

 farzad poormoradi

۱۳۹۴ دی ۱۵, سه‌شنبه

حکم قصاص یک زندانی در نوشهر اجرا شد

حسین مرادی
  این مرد پنجاه ساله، ۵ سال قبل متهم به “قتل” یکی از بستگان خویش شده بود و طی این مدت پس از سپری‌کردن مراحل انتظامی، قضایی در شهرستان و استان به قصاص محکوم شد.
با تایید رأی صادره در دیوان‌عالی کشور، حکم قصاص متهم اوائل بامداد امروز با حضور مقامات قضایی، انتظامی، پزشکی قانونی و اولیای دم مقتول اجرا شد.

 edam

توهین افسرنگهبان به ئاسو رستمی و اعتراض زندانیان

حسین مرادی
 روز گذشته یکشنبه سیزدهم دی‌ماه، ئاسو رستمی فعال مدنی زندانی، توسط یکی از افسرنگهبان‌های بند هشت، مورد توهین و ضرب و شتم قرار گرفت.
با اعتراض و تحصن زندانیان در حسینیه‌ی بند هشت، این مسئله با وساطت رئیس بند و عذرخواهی مأکور شاکی پایان یافت.
گفته می‌شود که این مأمور پیش از این نیز سابقه‌ی درگیری با زندانیان و از جمله امید علی‌شناس، فعال مدنی زندانی را داشته است.
ئاسو رستمی فعال مدنی، روز چهارشنبه ۱۶ مهر ماه پس از برگزاری تجمع در مقابل دفتر سازمان ملل در حمایت از کوبانی به همراه چند فعال مدنی دیگر بازداشت شد و پس از طی دوران انفرادی و بازجویی به بند هشت زندان اوین منتقل شد.
وی به دلیل فعالیت های مدنی مسالمت آمیز، به اتهام تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و توهین به رهبری به ۷ سال زندان محکوم شد، دادگاه وی به همراه سه فعال مدنی دیگر، توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد و مجموعا به ۳۸ سال زندان محکوم شدند.
فعالیت های مجازی و انتشار مطالب انتقادی درباره وضعیت حقوق بشر و اعدام در ایران، همدلی و همراهی با خانواده های زندانیان سیاسی و خانواده های زندانیان محکوم به اعدام، شرکت در تجمعی در دفاع از کوبانی، همدلی با خانواده های قربانیان حوادث سال ۸۸ و ارتباط با فعالین حقوق بشر، مستند اتهاماتی بود که به این فعال مدنی وارد بود.
ئاسو رستمی در حال حاضردومین سال حبس خود را در بند هشت زندان اوین و در انتظار نتیجه بررسی دادگاه تجدید نظر می گذراند.
بند هشت “بدترین بند زندان اوین” و  “تبعیدگاه جدید زندانیان سیاسی اوین” توصیف شده است که در آن تعداد زیادی از زندانیان سیاسی و امنیتی بر خلاف اصل تفکیک جرائم در ازدحامی فوق العاده و بدون امکانات و شرایط بد بهداشتی به همراه زندانیان غیرسیاسی نگهداری می شوند و اعتراضات مکرر زندانیان و خانواده ها نیز تا کنون راه به جایی نبرده است.

 aso rostami

۱۳۹۴ دی ۱۴, دوشنبه

هفت محکوم به اعدام در رجایی‌شهر به انفرادی منتقل شدند

حسین مرادی
 این زندانیان امروز یکشنبه سیزدهم دی‌ماه به انفرادی منتقل شدند و تاکنون هویت هفت تن از آنان به نام‌های “رحمت خمیس آبادی”، “محمود ندیرنژاد”، “حمیدخدابنده لو”، “مقصودمهدی زاده”، “میلاد مستخدم” “مهدی صادقی” و “مجتبی آذربایجانی” احراز شده است.
اتهام همه‌ی محکومین “قتل عمد” عنوان شده است.
منابع و ارگان های رسمی قوه قضائیه تا کنون درباره اعدام این افراد، جرائم و پرونده های آنان اطلاع رسانی و شفاف سازی نکرده اند.

 edam rajaeei shahr

دو زندانی در ارومیه پس از اعتراض به انفرادی منتقل شدند

حسین مرادی
 “رئوف محمدعلی” و “بهمن دلایی میلان”، که در اعتراض به عدم اجرای اصل تفکیک جرائم در زندان ارومیه اعلام اعتصاب غذا کرده بودند، به سلول‌های انفرادی منقل شدند.
 این دو زندانی که در بند ۵ زندان ارومیه موسوم به بند “روان‌درمانی” نگهداری می شوند، از مسئولین زندان خواسته بودند که با اجرای اصل تفکیک جرائم، به بند زندانیان سیاسی منتقل شوند.
 این دو زندانی در پی بی‌توجهی مسئولین به این خواسته، اعلام اعتصاب غذا کرده اند و پس از اصرار به این موضوع از روز پنجشنبه‌ی هفته‌ی گذشته به دستور رئیس زندان به سلول انفرادی منتقل شده‌اند.
بهمن دلایی میلان، سال ۱۳۸۵ با اتهاماتی نظیر اقدام علیه امنیت ملی بازداشت و به یازده سال حبس محکوم شد، وی تا سال ۱۳۸۹ در زندان مریوان نگهداری می‌شد و پس از آن به زندان خوی انتقال یافت و در بیستم مهرماه ۱۳۹۴ به زندان ارومیه منتقل شد.
اتهام رئوف محمدعلی هم “اقدام علیه امنیت ملی” عنوان شده ولی جزئیات بیشتری از اتهامات و حکم وی در دست نیست.

 zendan urmie

۱۳۹۴ دی ۱۲, شنبه

دو زندانی در مشهد اعدام شدند

حسین مرادی
 اولین محکوم به قصاص، جوانی بود که با شلیک گلوله، جوان دیگری را به قتل رسانده و جسد او را نیز در چاه انداخته بود. این حادثه خرداد سال ۱۳۹۰ درحالی رخ داد که متهم پس از دستگیری مدعی شد، جوان مقتول برای خواهرش مزاحمت ایجاد کرده و حتی او را ربوده است.
متهم این پرونده که هنگام ارتکاب قتل از اسید نیز استفاده کرده بود پس از برگزاری چندین جلسه محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد که رای صادره به تایید شعبه ۳۳ دیوان عالی کشور رسید.
با فراهم شدن مقدمات اجرای حکم و استیذان از رئیس قوه قضاییه، متهم به قتل سپیده دم پنجشنبه گذشته از زندان مرکزی مشهد پای چوبه دار رفت و اعدام شد.
بنابراین گزارش، محکوم دیگر نیز که «ع» نام داشت در مهرماه سال ۱۳۸۰ ، طی نزاعی که به خاطر اختلافات قبلی در منطقه خواجه ربیع مشهد رخ داد جوان ۲۱ ساله ای را با ضربات چاقو به قتل رساند. متهم این پرونده جنایی نیز که در شعبه ۱۲۶ دادگاه عمومی محاکمه شد براساس محتویات پرونده، نظریه پزشکی قانونی، اقاریر و اعترافات و دیگر مستندات موجود به قصاص نفس محکوم شد اما با اعتراض متهم و وکیل وی به رای صادره، این پرونده برای رسیدگی دقیق تر به شعبه ۱۳ دیوان عالی کشور ارجاع شد.
قضات دیوان عالی کشور نیز پس از مطالعه پرونده و با توجه به مدارک و مستندات انکارناپذیر، رای دادگاه بدوی را تایید کردند و بدین ترتیب این متهم جوان نیز سپیده دم پنجشنبه گذشته با حضور قضات اجرای احکام دادسرای مشهد به دار آویخته شد.

 edam

نامه‌ی محمدرضا عالی‌پیام از زندان رجایی‌شهر

حسین مرادی
 محمدرضا عالی‌پیام، شاعر و طنزپرداز زندانی، طی نامه ای از زندان رجایی‌شهر به وزیر بهداشت، نسبت به نحوه‌ی رسیدگی بیمارستان‌ها به بیماران اورژانسی اعتراض کرد.
آقای عالی پیام در پی تشنج و حمله‌ی عصبی از زندان رجایی‌شهر به بیمارستان امام خمینی اعزام شده بود و در این نامه، نحوه رسیدگی به وضعیتش را تشریح کرده است.
در بخش پایانی این نامه آمده است: “اگر وضعیت اعزام یک بیمار اورژانسی و رسیدگی در بیمارستان های شما این است، بدین وسیله رسمن درخواست می کنم در صورت بروز هرگونه مشکلی برای من مرا به بیمارستان اعزام نکنند و مسئولیت مرگ من یا هر اتفاق ناگوار دیگری برگردن مسئولین پزشکی کشور و در راس همه خود شما خواهد بود.”
متن کامل نامه‌ی این زندانی را که در صفحه‌ی شخصی‌اش منتشر شده، در ادامه بخوانید:
وزیر محترم بهداشت و درمان
جناب آقای دکتر هاشمی
من محمدرضاعالی پیام، فیلمساز ممنوع کار و شاعر طنز پرداز متخلص به هالو به عنوان زندانی سیاسی این نامه را از زندان رجایی شهر، بند دو، سالن شش، برای شما می نویسم.
هرچند قبلن نیز طی نامه هایی از شما دعوت کرده بودیم سری به این زندان بزنید و از نزدیک شاهد وضعیت بهداشتی و درمانی و تغذیه ای ما باشید که چه والذاریاتی است. نمی دانم وقت شما ایجاب نکرد، یا زندانیان جزء جمعیت کشور به حساب نمی آیند، یا سلامتی آنها مهم نیست، یا شما وزیر زندانی ها نیستید، یا شاید اصلن نامه های ما به دست شما نرسیده است.
اما این نامه را نه برای توصیف وضعیت بهداشتی زندان، که به عنوان شکایت از مسئولین و کارکنان بیمارستان امام خمینی می نویسم. هرچند امید رسیدگی نمی رود.
در تاریخ ۶ دی ماه من با ۵۸ سال سن که علاوه بر فشار خون و آرتروز، مبتلا به بیماری صرع می باشم، ساعت ۹ صبح دچار حمله ی عصبی و تشنج شدم همبندان مرا به سرعت به درمانگاه زندان رساندند. درآنجا ضمن معاینه از من نوار قلب گرفتند و اعلام نارسایی کامل خون به قلب کردند که پس از وصل یک سرم با آمبولانس به بیمارستان امام خمینی اعزام گردیدم.
هنوز ساعت ۱۲ ظهر نشده بود وارد بیمارستان شدم. روی یک برانکار چرخدار، دستبند به دست و پابند به پا در گوشه ی راهرویی قرارم دادند. جایی که تابلو (اورژانس شماره یک) را در رو به رو می دیدم. تا ساعت هفت و سی دقیقه بعدازظهر یعنی حدود هشت ساعت، نه تنها ویزیت نشدم، حتی یک نفر نیامد اسمم را بپرسد. بگوید زنده ای یا مرده ای. یک گوشی به قلبم بگذارد. فشارم را بگیرد. نبضم را بگیرد. فقط هر چند وقت یکبار یکی از کادر بیمارستان رد می شد و می گفت این را چرا اینجا گذاشتید، راه را بند آورده است. بعد من را از این طرف به آن طرف می بردند. حتی یکبار به قسمتی که پشت پرده ای قرار داشت بردند که خانومی وارد شد و فریاد زد: این را کی آورده اینجا؟ زود ببریدش بیرون.
جناب آقای دکتر هاشمی
در تمام مدت ۸ ساعتی که در بیمارستان بودم از سرما به خود می لرزیدم و یک نفر پیدا نشد که یک پتو روی من بیندازد. این علاوه بر دو ساعتی بود که در آمبولانس لرزیدم. چون موقع حمله ی عصبی دوستان مرا با همان لباس داخل بند به بهداری بردند و لباس مناسب فضای بیرون به تن نداشتم.
لازم است بگویم آمبولانسی که مرا انتقال داد، فاقد هرگونه امکانات اولیه ی پزشکی، حتی اکسیژن بود و به جز مامورین بدرقه، هیچ کادر درمانی همراه ما نبود.
در بیمارستان هیچ کس نگفت تو معده هم داری؟ گرسنه ات نیست؟ از ساعت ۹ صبح که مرا به بهداری بردند تا ۱۰ و نیم شب که به زندان برگشتم، حتی کیک و آب میوه ای را هم که فرزندم خرید، اجازه ی خوردن ندادند. مامورین گفتند: ممنوع است. با احتساب شامی که شب قبل ساعت ۶ بعدازظهر خورده بودم تا ده و نیم شب که بازگشتم، من ۲۸ ساعت و نیم گرسنه بودم.
جناب آقای دکتر هاشمی
سرمی را که ساعت ۱۰ صبح در بهداری زندان به دست من وصل کردند، ساعت ۱۲ تمام شد و هیچ کس نبود که آن را از دستم جدا کند. از هر کسی که رد می شد می پرسیدم: آقا این سرم هشت ساعت است تمام شده.کی از دست من باز می کنه؟ یکی می گفت: پرستار و رد می شد. پرستار می گفت : دکتر باید دستور دهد و رد می شد.
وقتی پسرم در قسمت پذیرش در مقام اعتراض به خانم شیما حیدری گفت: چرا به پدرم رسیدگی نمی کنید؟ آن خانوم که فهمیده بود من سیاسی هستم، گفت: من اصلن نمی دانم سیاست چی هست.
جناب آقای دکتر هاشمی
طبیعی است که کادر بیمارستان امام خمینی ندانند سیاست چیست. اما آیا نمی دانند معنی بیمار اورژانسی چیست؟ نمی دانند نارسایی خون به قلب چیست؟ نمی دانند تشنج یک بیمار مبتلا به صرع چیست؟ اصلن می دانند بیمار چیست؟ قلب چیست؟ مغز چیست؟ فشار خون چیست؟ خون چیست؟
پس از هشت ساعت معطلی و توهین و تحقیر در گوشه ی راهرو، چون فشار دستبند و پابند و سرما و گرسنگی امانم را بریده بود، از مامورین خواستم مرا به زندان برگردانند تا لااقل داروهایم را بخورم. چون آنجا اگر از ناراحتی قلب و مغز نمی مردم، حتمن از سرما و گرسنگی تلف می شدم. در نتیجه ساعت هفت و نیم بیمارستان را بدون هیچ گونه اقدامی از پرسنل و پزشکان ترک کردم.
جناب آقای دکتر هاشمی
اگر وضعیت اعزام یک بیمار اورژانسی و رسیدگی در بیمارستان های شما این است، بدین وسیله رسمن درخواست می کنم در صورت بروز هرگونه مشکلی برای من مرا به بیمارستان اعزام نکنند و مسئولیت مرگ من یا هر اتفاق ناگوار دیگری برگردن مسئولین پزشکی کشور و در راس همه خود شما خواهد بود.
این نامه را چون نمی دانستم به چه طریق باید به شما رساند، در صفحه ی فیس بوکم قرار دادم تا شاید یک آشنا آن را به شما برساند.
فایده ای هم دارد؟
والسلام
بااحترام، عالی پیام

 mohammadreza ali payam