حسین مرادی
عجب گل نورزهی تبعه افغانستانی و نگهبان یک پارکینگ در ایرانشهر استان سیستان و بلوچستان که به اتهام سرقت بازداشت شده بود، به شدت از سوی مأمورین پلیس آگاهی این شهر مورد ضرب و شتم قرار گرفت و شکنجه شد. برادر این زندانی نیز با تأیید این موضوع می گوید: “شدت شکنجه به حدی بوده است که وی هنگام ملاقات قادر به راه رفتن نبوده و با کمک دو سرباز به سالن ملاقات آمده است.”
جمعه نورزهی درباره شکنجه های اعمال شده علیه برادرش می گوید: “برای اینکه سرقت را گردن بگیرد اینقدر او را زده اند که پاهایش شکسته است، بیضه ها و آلت تناسلی اش را با قرار دادن شعله پیک نیک سوزانده اند و حتی گوشش را سوراخ کرده اند.”
آقای نورزهی شرایط برادرش را در زندان زاهدان دشوار توصیف می کند: “برادرم زن و بچه دارد و الان هم با وجود شکستگی پا و سوختگی امکان دوا و دکتر هم ندارد، سرپرستی خانواده اش با من است ولی خود من هم یک کارگر چاه کن هستم و توانایی مالی زیادی ندارم و نمی توانم پیگیر کارهایش باشم.”
عجب گل نورزهی از درون زندان علیه مأمورین اداره آگاهی شکایت نیز کرده است که هنوز رسیدگی نشده است.
عجب گل نورزهی تبعه افغانستانی و نگهبان یک پارکینگ در ایرانشهر استان سیستان و بلوچستان که به اتهام سرقت بازداشت شده بود، به شدت از سوی مأمورین پلیس آگاهی این شهر مورد ضرب و شتم قرار گرفت و شکنجه شد. برادر این زندانی نیز با تأیید این موضوع می گوید: “شدت شکنجه به حدی بوده است که وی هنگام ملاقات قادر به راه رفتن نبوده و با کمک دو سرباز به سالن ملاقات آمده است.”
جمعه نورزهی درباره شکنجه های اعمال شده علیه برادرش می گوید: “برای اینکه سرقت را گردن بگیرد اینقدر او را زده اند که پاهایش شکسته است، بیضه ها و آلت تناسلی اش را با قرار دادن شعله پیک نیک سوزانده اند و حتی گوشش را سوراخ کرده اند.”
آقای نورزهی شرایط برادرش را در زندان زاهدان دشوار توصیف می کند: “برادرم زن و بچه دارد و الان هم با وجود شکستگی پا و سوختگی امکان دوا و دکتر هم ندارد، سرپرستی خانواده اش با من است ولی خود من هم یک کارگر چاه کن هستم و توانایی مالی زیادی ندارم و نمی توانم پیگیر کارهایش باشم.”
عجب گل نورزهی از درون زندان علیه مأمورین اداره آگاهی شکایت نیز کرده است که هنوز رسیدگی نشده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر