۱۳۹۵ تیر ۲۱, دوشنبه

حبس کردن کارگران طلبکار در قفس سگها توسط کارفرما

حسین مرادی
اول فروردین امسال دو مرد جوان به اداره پلیس کرج رفتند و مدعی شدند که در دام گروگانگیران خشن گرفتار شده‌اند. یکی از آنها گفت: “از آبان‌ماه ۹۴در یک کارگاه مبل‌سازی‌ در ملارد کرج به‌عنوان رویه کوب مشغول به‌کار شدم. کارفرما اما هرماه از پرداخت حقوق سرباز می‌زد تا اینکه طلبم به ۸میلیون تومان رسید و تصمیم گرفتم شکایت کنم. اما دو روز مانده به پایان سال کارفرما با من تماس گرفت و خواست برای تسویه حساب به کارگاه بروم”.
۲۹اسفند بود که همراه همکار دیگرم که او هم مانند من از صاحب‌کارمان طلب داشت به کارگاه رفتیم. در آنجا کارفرما به جای پرداخت حقوقمان، هردوی ما را با چوب کتک زد و زخمی کرد. پس از آن با همدستانش ما را به سوله‌ای در حوالی جاجرود بردند. ۲۴ساعت در لانه سگ‌ها زندانی بودیم. وی ادامه داد: “روز بعدبه آنجا آمدند و ما را سوار ماشین خودم کردند از ساعت ۱۰صبح تا غروب در خیابان‌های تهران می‌چرخاندند تا اینکه غروب ما را در منطقه کهریزک رها کردند. همکارم هم ۳و نیم میلیون از کارفرما طلب داشت که هردو تصمیم به شکایت گرفتیم”.پس از این شکایت، مأموران پلیس آگاهی کرج راهی کارگاه موردنظر شدند اما آنجا در آخرین روز سال ۹۴تعطیل شده و کارکنان آن فراری شده بودند.تیمی از مأموران تحقیقات خود را برای دستگیری کارفرمای فراری و همدستانش آغاز کرده‌اند تا ابعاد پنهان پرونده آشکار شود.
kargaran

۱ نظر:

  1. کارگرانی که پراکنده اند، کارگرانی که تشکل توده ای طبقاتی ندارند، کارگرانی که از اراده جمعی محروم هستند، در یک جمله کارگرانی ازحزب سیاسی ، مشخص خویش، حزبی که توسط کارگران آگاه ، برای آگاهی دادن و متشکل و سازمان یابی سایر کارگران ایجاد می گردد بی بهره باشند، یعنی وسیله ادامه و رویاندن مبارزه جاری که در گارگاهها، کارخانه ها، شرکت ها ی تولیدی و خدماتی، در معادن مختلف ، بیمارستانها ، مدارس و... جریان دارد، نداشته باشند، تعدادی اخراج می گردند، تعدادی بوسیله نیروهای دولت سرمایه داران سرکوب می گردند، به زندان روانه می گردند، تحت شکنجه قرار می گیرند، تعدادی بوسیله حراست ها یعنی سگان زنجیری کارفرمایان و مدیران گاز گرفته می شوند و عده ای هم مثل همین دوکارگر بوسیله خود کارفرمایان مورد ضرب و شتم قرار می گیرن و در محل نگه داری حیوانات- یعنی سگانشان نگه داری می گردند.
    رفقای کارگر،
    ما کارگران در جامعه ی طبقاتی هیچ چیزی، یعنی هیچ ارگان رسمی نداریم که از منافع ما به دفاع بر می خیزد. این را باید درک کنیم، در عوض طبقه سرمایه دار، چون مالک برابزار تولید که مجبور هستیم ، خود را به او بفروشیم و تا با آن ابزار کار کنیم و مقدار اندکی از ارزشی که می آفرینیم به ما داده شود تا روزگار را بگذرانیم که خودما و خانواده مان از گرسنگی نمیریم، ما باقی بعنوان سود سرمایه ی سرمایه دار به جیبش ریخته می گردد، با مقداری از همین سود، دولت را با تمام دم و دستگاهش را در اختیار گرفته، ملا و شیخ را اجیر کرده تا ما را از بهشت و جهنم یعنی یک خرافه هیچ و پوچ به ترساند. قوه قضائیه قاضی و زندان و زندانبان را به کار گرفتنه تا ما را زندانی و شکنجه و مبارزین ما را اعدام و یا زیر شکنجه بکُشد و غیره.

    پاسخحذف